پرش به محتوا

بحث:روشن‌فکری

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
افزودن مبحث
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آخرین نظر: ۵ سال پیش توسط Mohammadsdtmnd در مبحث تفاوت زیاد مقاله با intellectualism

اگر فردید و داوری روشنفکر دینی نباشند از نظریه پردازان تعارض میان اسلام و مدرنیته (که در مقاله ذکر شده) هستند. • Яohan ب ۲ خرداد ۱۳۸۶ (۱۲:۲۴)UCT

در هر صورت روشنفکر دینی نیستند، خودشان هم چنین ادعایی ندارند. در ضمن سایر اسامی را چرا حذف می‌کنید؟Aparhizi ۱۲:۲۵، ۲۳ مه ۲۰۰۷ (UTC)
حذف اسامی به دلیل واگردانی بود. برایم بسیار جالب‌انگیزناک است که بدانم این چه طبقه بندی است که سید حسین نصر در کنار سروش می‌نشیند ولی داوری اردکانی یا فردید را در این جمع راه نمی‌دهند! (نصر سایه سروش را با تیر میزند، حاج فرج هم!) با این حال اصراری بر بودن این اسامی در این فهرست ندارم (در حالی که نسبت دادن روشنفکری را به کسی اهنانت به او می‌بینم!) • Яohan ب ۳ خرداد ۱۳۸۶ (۱۰:۳۴)UCT
البته در مورد نصر حق با شماست، او را هرگز نمی‌توان روشنفکر دینی نامید، چه از مخالفان جدی این نحله فکری است، در مورد فردید و داوری نیز به همین ترتیب. این دو شاید روشنفکر باشند (که به نظر من هستند) اما روشنفکر دینی با تعریفی که امروز رایج است به طور مشخص با آرای سروش شروع شد، اما تاریخ آن را می‌توان تا زمان نائینی و سید جمال عقب برد. نمی‌دانم شما چه تعبیری از روشنفکر دارید که آن را اهانت‌بار می‌دانید.Aparhizi ۱۱:۰۱، ۲۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
البته آرا که نه، ملغمه‌ای از ترجمه اندیشمندان خارجکی (!) و اشعار جلال الدین بلخی! به نظرم بهتر است برای این اندیشمندان (مخالفین جریان مدرنیته و منورالفکری!) مدخل یا مقاله ای جداگانه ایجاد شود • Яohan ب ۳ خرداد ۱۳۸۶ (۱۱:۰۹)UCT
به هر حال در دوران ظلمانی ما (به قول برتولت برشت) دیگر بعید است اندیشه ناب و غیرالتقاطی پیدا شود. من هم موافقم که مدخل جدیدی با عنوان روشنفکری دینی در ایران ایجاد شود، اما خودم چندان دلبستگی به آن ندارم! این را ترجیح می‌دهم!Aparhizi ۱۱:۱۲، ۲۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)

حذف مطلب بی‌ارتباط با مقاله روشنفکری

[ویرایش]

بنده بخشی از مقاله را به دلیل اینکه هیچ ارتباطی با موضوع مقاله ندیدم از محتوای مقاله حذف کردم و فعلاً در صفحه بحث می‌گذارم تا اگر دوستان و کاربران دیگر معتقد بودند که چنین مطلبی در محتوای مقاله لازم و ضرورت دارد دلیل این ضرورت را توضیح دهند و بعد به محتوای مقاله برگردانیم یا در غیر این صورت کلاً حذف کنیم. یا اگر برای مقاله‌ای دیگر مفید بود به آن بیافزاییم. البته منبع بخش عمده‌ای از مطلب هم خاطرات بود که بنظرم برای تحلیل دیدگاه آل احمد دربارهٔ شیخ فضل‌الله نوری بهتر است از منابع قوی‌تر استفاده کرد نه خاطرات. اما مطلب حذف شده:

  • او دربارهٔ شیخ فضل‌الله نوری از مخالفان مشروطه و یکی از مهم‌ترین نمادهای جریان روحانیت و سنتی ایران که او را مقتول روشنفکران مشروطه می‌دانستند، می‌نویسد: «من نعش آن بزرگوار را بر سردار هم چون پرچمی می‌دانم که به علامت استیلای غرب زدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد»[۱] البته دربارهٔ برداشت جلال آل احمد از شیخ فضل‌الله نوری و نظریاتش دربارهٔ او، باید به دو نکته توجه کرد: یکی این که قضاوت آل احمد نسبت به شیخ فضل‌الله، از لحاظ مصداقی، یک امر خاص و استثنایی است و قابل تعمیم به همه روحانیون و روحانیت شیعه نیست. نکته دوم این که تأییدات آل احمد، منحصراً معطوف به جنبه‌های محدودی از عملکرد سیاسی شیخ فضل‌الله است و نه تمامی افکار و نظریات او. به عبارت دیگر، آنچه از همه وجود شیخ فضل‌الله برای آل احمد مهم و جذاب است، دو چیز است: اولاً اینکه شیخ فضل‌الله نوری، نسبت به غرب و محصولاتش بدبین بود و به همین علت، در برابر الگوی حکومتی مشروطه به عنوان یک بسته وارداتی یکپارچه، مقاومت می‌کرد و اصرار داشت که با واردکردن و دخالت دادن عنصر شریعت در این بسته، آن را بومی کند و ترتیبی بدهد که اختیار کار به دست اجنبی‌ها و اجنبی زده‌ها نیفتد. آل احمد این بدبینی و مقاومت را که تأیید نظر خودش در زمینه غربزدگی بود، نشانه هوشیاری و موقع شناسی شیخ فضل‌الله می‌دانست. نکته دومی که باعث توجه جلال آل احمد به شیخ فضل‌الله نوری شد، موضوع شهادت یا به دارکشیده شدن اوست. توضیح اینکه آل احمد در نظریه غربزدگی، قایل به این است که رفتن به سمت غرب به امید دستیابی به مواهب تمدنی و فرهنگی آن، مجانی نیست و ملازمه دارد با وانهادن سنت‌ها و ارزش‌های خودی و از دست دادن هویت. در واقع، غربی شدن هزینه دارد و غرب قربانی می‌خواهد. شیخ فضل‌الله نوری هم نمونه و نمادی از نهادهای بومی و سنتی است که در پیش پای غرب قربانی شده و نظریه آل احمد در غربزدگی را از لحاظ تاریخی تصدیق کرده است. او بر اساس چنین استنباطی است که می‌نویسد که نعش شیخ شهید فضل‌الله نوری بر بالای دار، نشان و پرچم استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش، بر بالای بام و سرای کشور است.[۲]
اگر فکر می‌کنید این مطلب به مقاله روشنفکری مربوط است ممنون می‌شوم دلیل آنرا بدانم. Azadi68 (بحث) ‏۲۴ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۴۵ (UTC)پاسخ

تفاوت زیاد مقاله با intellectualism

[ویرایش]

مطمئنید اینا (روشنفکری و intellectualism) به هم ربط دارن چون متفاوت تعریف شدن!!!!! به نظرم بهتره کلا فلسفه تو ایران اینگلیسی درس داده بشه. فکر میکنم این مقاله فارسی به مقاله نادرست اینگلیسی لینک شده.Mohammadsdtmnd (بحث) ‏۲۹ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۳۱ (UTC)پاسخ

  1. جلال آل احمد: در خدمت و خیانت روشنفکران
  2. دوبرادر، خاطرات محمد حسین دانایی، انتشارات اطلاعات، چاپ دوم، تهران، 1393