پرش به محتوا

واژن

صفحه نیمه‌حفاظت‌شده
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

واژَن
اندام‌های دستگاه تولید مثل زنانه. واژن در وسط دیده می‌شود.
جزئیات
ساخته ازسینوس ادراری تناسلی و مجرای پارامزونفریک
سرخرگ‌هاقسمت فوقانی به سرخرگ زهدانی، قسمت میانی و تحتانی نسبت به سرخرگ واژینال
سیاهرگ‌هاشبکه وریدی رحم واژینال، شبکه وریدی واژن
عصب‌دهیسمپاتیک: شبکه اسپلانکنیک کمری
پاراسمپاتیک: شبکه اسپلانکنیک لگنی
لنفقسمت فوقانی به غدد لنفاوی ایلیاک داخلی، قسمت تحتانی به غدد لنفاوی اینگوینال سطحی
شناسه‌ها
لاتین"sheath" or "scabbard"
MeSHD014621
TA98A09.1.04.001
TA23523
FMA19949

واژَن (به فرانسوی: vagin[۱][۲] مَهبَل، زِهراه،[۳] زهدان‌راه[۳] یا نیامه، در پستانداران، بخش انعطاف‌پذیر و عضلانی مجرای دستگاه تناسلی زنانه است که مدخلی به بخش بیرونی دستگاه تناسلی (فَرْج یا کُس) دارد. واژَن در انسان، از دهلیز تا دهانهٔ رحم گسترش می‌یابد. دهانهٔ بیرونی واژَن معمولاً تا حدی توسط یک لایه نازک از غشای مخاطی به نام پرده بکارت پوشیده شده‌است. در انتهای عمیق، دهانهٔ رحم (گردن رحم) به داخل واژَن برآمده می‌شود. واژَن امکان آمیزش جنسی و زایمان را فراهم می‌کند. همچنین جریان قاعدگی را که در انسان و پستانداران نزدیک به آنها به عنوان بخشی از چرخه قاعدگی رخ می‌دهد، هدایت می‌کند.

اگرچه تحقیقات دربارهٔ واژَن به خصوص برای حیوانات مختلف کمتر است، اما موقعیت، ساختار و اندازه آن بین گونه‌ها متفاوت است. معمولاً در پستانداران ماده، دو دهانهٔ خارجی در فرج وجود دارد؛ اینها دهانهٔ مجرای ادرار برای دستگاه ادراری و دهانهٔ واژَن برای دستگاه تناسلی هستند. این با پستانداران نر متفاوت است، که معمولاً یک مجرای ادراری برای دفع ادرار و تولید مثل دارند.

دهانهٔ واژَن بسیار بزرگتر از منفذ مجاور (ادراری) است و هر دو توسط لبه (فرج) در انسان‌ها محافظت می‌شوند. در دوزیستان، پرندگان، خزندگان و تک‌سوراخ‌سانان، پارگین‌ها تنها یک دهانهٔ بیرونی برای مجرای گوارشی، ادراری و تناسلی وجود دارد.

برای تسهیل نفوذ نرم‌تر به واژَن در هنگام رابطه جنسی یا سایر فعالیت‌های جنسی، رطوبت واژَن در هنگام برانگیختگی جنسی در انسانِ ماده و سایر پستاندارانِ ماده افزایش می‌یابد. این افزایش رطوبت باعث روانکاری و خیس شدن واژَن می‌شود که اصطکاک را کاهش می‌دهد. بافت دیواره‌های واژَن در هنگام رابطه جنسی برای آلت تناسلی مرد اصطکاک ایجاد می‌کند و آن را به سمت انزال تحریک کرده و امکان لقاح را فراهم می‌کند. علاوه بر لذت و ارتباط، رفتار جنسی زنان با دیگران (که می‌تواند شامل فعالیت جنسی دگرجنس‌گرایی یا همجنس‌گرایی زنانه باشد) می‌تواند منجر به بیماری‌های آمیزشی (STIs) شود، که خطر آنها با رعایت روش‌های رابطه جنسی امن کاهش می‌یابد. سایر مسائل بهداشتی نیز ممکن است بر روی واژَن انسان تأثیر بگذارد.

واژَن و لبهای بیرونی آن (فرج) در طول تاریخ واکنش‌های شدیدی در جوامع برانگیخته است، از جمله نگرش‌ها و زبان منفی،[یادداشت ۱] تابوهای فرهنگی، و از آنها به عنوان نمادهایی برای تمایلات جنسی زنانه، معنویت یا تجدید حیات استفاده شده‌است.

در زبان عامیانه، کلمه واژَن اغلب برای اشاره به لبهای بیرونی واژَن یا به‌طور کلی به دستگاه تناسلی زنان استفاده می‌شود. با این حال، بر اساس تعریف‌های واژه‌نامه‌ای و آناتومیکی، واژَن به صورت انحصاری به ساختار داخلی خاص اشاره دارد و درک این تمایز می‌تواند دانش دربارهٔ دستگاه تناسلی زنان را بهبود بخشد و در ارتباطات مراقبت‌های بهداشتی کمک کند.

ریشه‌شناسی و تعریف

واژَن از واژه لاتین به معنای «غلاف»[الف] یا «نیام شمشیر»[ب] است.[۲] از واژَن همچنین می‌توان به‌عنوان «کانال زایمان» در زمینهٔ بارداری و زایمان یاد کرد.[۴][۵] واژهٔ «واژَن» گرچه در فرهنگ واژگان و تعاریف آناتومیکی آن تعریف می‌شود، منحصراً به ساختار درونی خاص اشاره دارد، اما به طور عامیانه برای اشاره به کُس یا هم واژَن استفاده می‌شود.[۶][۷]

استفاده از واژهٔ «واژَن» به‌معنای «کٌس» می‌تواند سردرگمی پزشکی یا قانونی ایجاد کند. به‌عنوان مثال، تفسیر شخص از مکان آن ممکن است با تفسیر دیگری از مکان مطابقت نداشته باشد.[۶][۸] از نظر پزشکی، واژَن کانال بین پردهٔ بکارت و دهانهٔ رحم است، درحالی‌که از نظر قانونی، کٌس (بین لب‌ها) شروع می‌شود.[۶] ممکن است استفاده نادرست از واژهٔ واژَن به دلیل عدم توجه کافی به آناتومی اندام تناسلی زنان مانند تحقیقاتی که دربارهٔ اعضای تناسلی مردانه صورت گرفته‌است، باشد و این امر به عدم وجود واژگان صحیح برای دستگاهِ تناسلیِ خارجیِ زنان در میان عموم مردم و متخصصان بهداشت کمک کرده‌است. به همین دلیل درک بهتر دستگاه تناسلی زنان می‌تواند به مقابله با آسیب‌های جنسی و روانی در رابطه با رشد و نمو زنان کمک کند، محققان اصطلاح صحیح کٌس (vulva) را تأیید می‌کنند.[۸][۹][۱۰]

ساختار

تشریح خام

واژَن انسان یک کانال کشسان و عضلانی است که از فرج تا دهانهٔ رحم امتداد دارد.[۱۱][۱۲] دهانهٔ واژَن در مثلث ادراری تناسلی قرار دارد. مثلث ادراری تناسلی مثلث جلویی میان‌دوراه است و همچنین از دهانهٔ مجرای ادرار و قسمت‌های مرتبط با دستگاه تناسلی خارجی تشکیل شده‌است.[۱۳] کانال واژَن به سمت بالا و عقب، بین مجرای ادرار در جلو و راست روده در عقب حرکت می‌کند. در نزدیکی واژَن فوقانی، دهانهٔ رحم در سطح جلویی خود با زاویهٔ تقریباً ۹۰ درجه به داخل واژَن بیرون زده‌است.[۱۴] منافذ واژَن و مجرای ادرار توسط لب‌ها محافظت می‌شوند.[۱۵]

وقتی واژَن از نظر جنسی برانگیخته نمی‌شود، یک لولهٔ جمع شده‌است که دیواره‌های جلویی و عقبی آن در کنار هم قرار گرفته‌اند. دیوارهای جانبی، به ویژه ناحیهٔ میانی آنها، نسبتاً سفت‌تر هستند. به همین دلیل، واژَن جمع شده دارای بخش عرضی H شکل است.[۱۲][۱۶] در پشت، واژَن بالایی (فوقانی) توسط کیسه رکتوم رحمی،[پ] واژَن میانی توسط بافت همبند ترکیبی و واژَن زیرین (تحتانی) توسط میان‌دوراه از راست‌روده جدا می‌شود.[۱۷] در جایی که مجرای واژَن دهانهٔ رحم را احاطه می‌کند، به چهار ناحیه پیوسته (فورنیکس‌های واژَنی) تقسیم می‌شود. اینها فورنیکس جلویی، فورنیکس پشتی، فورنیکس راست و فورنیکس چپ هستند.[۱۱][۱۲] فورنیکس پشتی نسبت به فورنیکس جلویی عمیق‌تر است.[۱۲]

حمایت از واژَن توسط عضلات و رباط‌های سه قسمتی بالا، میانی و زیرین آن انجام می‌شود. در یک سومِ بالایی عضلات، ماهیچه بالابرنده مقعد و رباط‌های ترنسرویکال، پوبوسرویکال و ساکروسرویکال، واقع شده‌اند.[۱۱][۱۸] این بخش توسط قسمت‌های بالایی رباط‌های کاردینال و پارامتریوم پشتیبانی می‌شود.[۱۹] در قسمت میانی واژَن، دیافراگم ادراری تناسلی نقش دارد[۱۱] و توسط عضلات بالابرنده و قسمت پایینی رباط‌های کاردینال پشتیبانی می‌شود.[۱۹] قسمت زیرین واژَن توسط جسم نرمی به نام تنه زیرین،[۲۰][۱۱] یا دیافراگم ادراری تناسلی و لگنی حمایت می‌شود.[۲۱] همچنین می‌توان قسمت زیرینی را به عنوان حمایت کننده قسمت پشتی‌واژَنی از عضله پوبوواژینال بالابرنده آنی توصیف کرد.[۱۸]

دهانهٔ واژَن و پرده بکارت

دهانهٔ واژَن در انتهای پشتی دهلیز کاذب، پشت دهانهٔ مجرای ادرار قرار دارد. دهانهٔ واژَن معمولاً توسط لبه کوچک (لب‌های واژَن) پوشیده می‌شود، اما ممکن است پس از زایمان طبیعی در معرض دید قرار گیرد.[۱۲]

پرده بکارت لایه نازکی از غشای مخاطی است که دهانهٔ واژَن را احاطه کرده یا بخشی از آن را می‌پوشاند.[۱۲] اثرات آمیزش جنسی و زایمان بر پرده بکارت متفاوت است. ممکن است بخشی از آن پاره شود و کاملاً ناپدید شود یا بقایایی به نام «کارونکولا مایریتوفورمس»[ت] باقی بماند. در غیر این صورت، به دلیل انعطاف‌پذیری بسیار، ممکن است به حالت عادی خود بازگردد.[۱۰][۲۲] علاوه بر این، پرده بکارت ممکن است در اثر بیماری، آسیب، معاینه بالینی، خودارضایی یا تمرین بدنی دچار پارگی شود. به این دلایل با بررسی پرده بکارت نمی‌توان باکرگی را به‌طور قطعی تشخیص داد.[۲۲][۲۳]

تنوع و اندازه

طول واژَن در زنان در سنین باروری متفاوت است. به دلیل وجود دهانهٔ رحم در دیواره جلویی واژَن، اختلاف طول بین دیواره جلویی تقریباً ۷٫۵ سانتیمتر (۲٫۵ تا ۳ اینچ) و دیوار پشتی، تقریباً ۹ سانتیمتر (۳٫۵ اینچ) وجود دارد.[۱۲][۲۴] در طول برانگیختگی جنسی، واژَن از نظر طول و عرض منبسط می‌شود. اگر زن به صورت عمودی ایستاده باشد، کانال واژَن در جهت رو به عقب قرار می‌گیرد و زاویهٔ تقریباً ۴۵ درجه با رحم تشکیل می‌دهد.[۱۲] اندازه دهانهٔ واژَن و پرده بکارت نیز متفاوت است. در کودکان، اگرچه پرده بکارت معمولاً به صورت هلالی به نظر می‌رسد، اما اشکال مختلفی ممکن است وجود داشته باشد.[۲۵][۱۲]

رشد

Drawn anatomic illustration as described in caption
تصویری که بخش برش خورده واژَن و بخش بالایی دستگاه تناسلی زنانه را نشان می‌دهد (فقط یک تخمدان و لوله فالوپ نشان داده شده‌است). چین‌های دایره‌ای (که به آن روگا نیز می‌گویند) مخاط واژَن دیده می‌شود.

صفحه واژَن پیش ساز واژَن است.[۲۶] در طول رشد، در جایی که انتهای به هم پیوسته مجرای پارامزونفریک (مجرای مولرین)[یادداشت ۲] به عنوان غده سینوس وارد دیواره پشتی سینوس ادراری تناسلی[یادداشت ۳] می‌شود، صفحهٔ واژَن شروع به رشد می‌کند. همان‌طور که صفحه رشد می‌کند، به‌شکل قابل توجهی دهانهٔ رحم و سینوس ادراری تناسلی را از هم جدا می‌کند. در نهایت، سلول‌های مرکزی صفحه تجزیه می‌شوند و مجرای واژَن را تشکیل می‌دهند.[۲۶] این معمولاً در هفته بیست تا بیست و چهارم رشد رخ می‌دهد. اگر مجرا تشکیل نشود یا ناقص باشد، غشاهایی به نام سپتوم واژَن می‌توانند در سراسر یا اطراف دستگاه ایجاد شوند و منجر به انسداد مجرای خروجی در مراحل بعدی زندگی می‌شوند.[۲۶]

در طول تمایز جنسی در انسان، بدون تستوسترون، سینوس ادراری تناسلی به عنوان دهلیز کاذب واژَن باقی می‌ماند. دو چین ادراری تناسلی برجستگی تناسلی لبه کوچک را تشکیل می‌دهند و رشد تورم‌های لابیوسکروتوم[ث] باعث تشکیل لبه بزرگ می‌شود.[۲۷][۲۸]

در مورد منشأ جنینی واژَن، نظرات متناقضی وجود دارد. دیدگاه اکثریت توصیف کاف[ج] در سال ۱۹۳۳ است که بیان می‌کند که دو سوم بالایی واژَن از قسمت دمی مجرای مولر منشأ می‌گیرد، در حالی که قسمت زیرین واژَن از سینوس ادراری تناسلی ایجاد می‌شود.[۲۹][۳۰] دیدگاه‌های دیگر شرح بولمر در سال ۱۹۵۷ است که اپیتلیوم واژَن صرفاً از اپیتلیوم سینوس ادراری تناسلی نشأت می‌گیرد،[۳۱] و تحقیق ویچی در سال ۱۹۷۰، که توصیف کوف را مجدداً بررسی کرد و به این نتیجه رسید که بالب‌های سینوواژینال[چ] همان قسمت‌های پایینی مجرای ولف[ح] هستند.[۳۲][۳۰] دیدگاه ویچی توسط تحقیقات اسیان و همکاران، بوک و دروس پشتیبانی می‌شود.[۳۰][۳۲] رابوی و همکاران نظریات کاف و بولمر را مورد بررسی قرار داده‌اند و توصیف بولمر را با توجه به تحقیقات خود پشتیبانی می‌کنند.[۳۱] این اختلافات ناشی از پیچیدگی بافت‌های مرتبط و عدم وجود یک مدل حیوانی که با رشدِ واژَنِ انسان مطابقت داشته باشد، است.[۳۱][۳۳] به همین دلیل، مطالعهٔ رشد واژَن انسان در حال انجام است و ممکن است به حل داده‌های متناقض کمک کند.[۳۰]

میکروآناتومی

Micrograph of vaginal wall
عکاسی ریزنگاری بزرگنمایی شده با قدرت متوسط از یک اسلاید رنگ‌آمیزی H&E که بخشی از دیواره واژَن را نشان می‌دهد. سلول‌های اپیتلیوم سنگفرشی (مسطح) و بافت همبند زیرین دیده می‌شود. لایه‌های عضلانی عمیق‌تر نشان داده نمی‌شوند. خط سیاه به یک چین در غشای مخاطی اشاره دارد.
چین‌های مخاطی (یا روگاهای واژَن) در یک سوم جلویی واژَن نشان داده می‌شوند.

دیواره واژَن از داخل به سمت بیرون ابتدا از غشای مخاطی از سلول‌های لایه‌بندی شده (اپیتلیوم)[یادداشت ۴] یا سلول‌های پوششی سنگفرشی (مسطح) تشکیل شده‌است که کراتینه نشده‌است و لایه‌ای نازک از بافت همبند در زیر آن قرار دارد. در دومین لایه، لایه‌ای از ماهیچه‌های صاف با دسته‌هایی از الیاف دایره‌ای داخلی به الیاف طولی (آنهایی که در جهت طولی قرار دارند) وجود دارد. در نهایت، یک لایه بیرونی از بافت همبند به نام بافت همبند پوششی وجود دارد. در برخی منابع پزشکی با شمارش دو لایه‌یِ زیرینِ غشایِ مخاطی (اپیتلیوم و لامینا پروپریا) به صورت جداگانه، چهار لایه را فهرست می‌کنند.[۳۴][۳۵]

لایه عضلانی صاف در داخل واژَن نیروی انقباضی ضعیفی دارد که می‌تواند فشاری در مجرای واژَن ایجاد کند؛ اما نیروی انقباضی قوی‌تر مانند زمان زایمان از عضلات کف لگنی (دیافراگم لگنی) ناشی می‌شود که به بافت همبند پوششی اطراف واژَن متصل هستند.[۳۶]

لامینا پروپریا،[خ] سرشار از عروق خونی و کانال‌های لنفاوی است. این لایه عضلانی از رشته‌های عضلانی صاف تشکیل شده‌است که یک لایه بیرونی عضله طولی، یک لایه داخلی از ماهیچه دایره‌ای و الیاف عضلانی مورب بین آنها قرار دارد. لایه بیرونی، بافت همبند پوششی، یک لایه نازک متراکم از بافت همبند است و با بافت ترکیبی حاوی رگ‌های خونی، عروق لنفاوی و رشته‌های عصبی که بین اندام‌های لگنی قرار دارند، ترکیب می‌شود.[۲۴][۱۴][۳۵] غشای مخاطی واژَن از غده‌ها محروم هستند. آن تاج‌ها (برآمدگی‌های عرضی یا روگاها) چین‌هایی را تشکیل می‌دهند که در یک سوم بیرونی واژَن برجسته‌تر هستند. عملکرد آنها این است که سطح واژَن را برای گسترش و کشش افزایش دهند.[۱۱][۱۲]

بافت پوششی اکتوسرویکس (بخشی که دهانهٔ رحم به داخل واژَن متصل می‌شود) امتدادی از پوشش داخلی واژَنی است و مرز مشترکی با آن دارد.[۳۷] پوشش داخلی واژَنی از لایه‌هایی از سلول‌ها تشکیل شده‌است، از جمله سلول‌های پایه، سلول‌های پاراباسال، بافت پوششی و سلول‌های میانی.[۳۸] لایه پایه روکش سلولی از نظر میتوزی فعال‌ترین است و سلول‌های جدید را تولید می‌کند.[۳۹] سلول‌های سطحی به‌طور مداوم ریزش می‌کنند و سلول‌های پایه جایگزین آن‌ها می‌شوند.[۱۲][۴۰][۴۱] استروژن باعث پر شدن سلول‌های میانی و سطحی با گلیکوژن می‌شود.[۴۱][۴۲] سلول‌های لایه پایه پایین‌تر از فعالیت متابولیکی، به سمت مرگ سلولی (آپوپتوز) تغییر می‌کنند. در این لایه‌های میانی از پوشش سلولی، سلول‌ها شروع به از دست دادن میتوکندری و سایر اندامک‌های خود می‌کنند.[۳۹][۴۳] سلول‌ها در مقایسه با سایر بافت‌های پوششی بدن، معمولاً سطح بالایی از گلیکوژن را حفظ می‌کنند.[۳۹]

تحت تأثیر استروژن مادر، واژَن نوزاد دو تا چهار هفته پس از تولد با بافت پوششی سنگفرشی واژَنی (یا غشای مخاطی) ضخیم پوشیده می‌شود. از آن زمان تا دوران بلوغ، پوشش سلولی نازک با تنها چند لایه از سلول‌های مکعبی بدون گلیکوژن باقی می‌ماند.[۴۱][۴۴] پوشش سلولی نیز دارای رگه‌های کمی است و قبل از بلوغ قرمز رنگ است.[۶] هنگامی که بلوغ شروع می‌شود، غشای مخاطی ضخیم می‌شود و دوباره تحت تأثیر افزایش سطح استروژن دختر، به پوشش سلولی لایه‌ای با سلول‌های حاوی گلیکوژن تبدیل می‌شود.[۴۱] در نهایت، پوشش سلولی از یائسگی به بعد نازک می‌شود و در نهایت به دلیل کمبود استروژن، گلیکوژن ندارد.[۴۵][۴۰][۱۲] سلول‌های سنگفرشی مسطح در برابر سایش و عفونت مقاوم تر هستند.[۴۴] نفوذپذیری لایهٔ سطحی امکان پاسخ مؤثر سیستم ایمنی را فراهم می‌کند زیرا آنتی‌بادی‌ها و سایر اجزای ایمنی به راحتی می‌توانند به سطح برسند.[۴۶] لایهٔ سطحی واژَن از بافت مشابه پوست متفاوت است. لایهٔ بیرونی پوست (اپیدرم) به دلیل حاوی سطوح بالای چربی، که مقاومت نسبی در برابر آب دارد این امکان را فراهم می‌کند که آب و مواد حل شونده در آب، از طریق بافت عبور کنند.[۴۶] کراتینه شدن زمانی اتفاق می‌افتد که لایهٔ سطحی در معرض اتمسفر خشک خارجی قرار می‌گیرد.[۱۲] در شرایط غیرطبیعی، مانند افتادگی واژَن، غشای مخاطی ممکن است در معرض هوا قرار گیرد، خشک و کراتینه شود.[۱۲]

تأمین خون و اعصاب

خون عمدتاً از طریق سرخرگ واژینال به واژَن می‌رسد که از شاخه‌ای از سرخرگ تهیگاهی درونی یا سرخرگ زهدانی بیرون می‌آید.[۱۱][۴۷] شریان‌هایِ واژَنیِ بازپیوندی (به هم پیوسته‌اند) به همراه شاخه گردنی شریان رحمی در سمت واژَن به هم پیوند می‌خورند؛ این باعث تشکیل شاخه‌های واژینال سرخرگ زهدانی[۴۷] می‌شود که در خط میانی جلویی و پشتی واژَن قرار دارد.[۱۷] سایر شریان‌هایی که به واژَن تأمین خون می‌کنند شامل شریان رکتوم میانی و سرخرگ شرمگاهی درونی هستند،[۱۲] که هر دوی آنها شاخه‌هایی از شریان سیاهرگ داخلی هستند.[۱۷] سه گروه عروق لنفاوی همراه با این شریان‌ها همراهی می‌کنند؛ گروه بالایی همراه با شاخه‌های واژَن شریان رحمی؛ گروه میانی همراه با شریان‌های واژَن همراهی می‌کند؛ و گروه زیرین، لنف را از ناحیه بیرون پرده بکارت و در غدد لنفاوی اینگوینال تخلیه می‌کنند.[۴۸][۱۷] نود و پنج درصد کانال‌های لنفاوی واژَن در ۳ میلی‌متری سطح واژَن قرار دارند.[۴۹]

دو رگ اصلی خون را از واژَن تخلیه می‌کنند، یکی در سمت چپ و دیگری در سمت راست. اینها یک شبکه از رگ‌های کوچکتر، شبکه وریدی واژَن را در کناره‌های واژَن تشکیل می‌دهند که با شبکه‌های وریدی مشابه رحم، مثانه و رکتوم متصل می‌شوند. اینها در نهایت در سیاهرگ تهیگاهی درونی تخلیه می‌شوند.[۱۷]

تأمین عصب واژَن بالایی، از ناحیه سمپاتیک و پاراسمپاتیک شبکه لگنی و تأمین عصب واژَن زیرین از عصب زهاری انجام می‌شود.[۱۲][۱۷]

کارکرد

ترشحات

ترشحات واژَن عمدتاً از رحم، دهانهٔ رحم و لایه سلولی واژَن تولید می‌شوند، علاوه بر این، در هنگام تحریک جنسی، ترشحات واژَنی کوچکی از غده‌های بارتولین نیز تولید می‌شود.[۱۲]

کمی ترشح لازم است تا واژَن مرطوب شود. ترشحات ممکن است در طول تحریک جنسی، اواسط یا کمی قبل از قاعدگی یا در دوران بارداری افزایش یابد.[۱۲] قاعدگی (همچنین به عنوان «پریود»، «عادت ماهانه» یا «دشتان»[۵۰] شناخته می‌شود) تخلیه منظم خون و بافت مخاطی (معروف به قاعدگی) از دیوارهٔ داخلیِ رحم از طریق واژَن است.[۵۱] غشای مخاطی واژَن در طول چرخه قاعدگی از نظر ضخامت و ترکیب تغییر می‌کند،[۵۲] که تغییر طبیعی و منظمی است که در دستگاه تولیدمثل زنان (به ویژه رحم و تخمدان‌ها) رخ می‌دهد و بارداری را ممکن می‌سازد.[۵۳][۵۴] محصولات بهداشتی مختلفی مانند تامپون، فنجان قاعدگی و نوار بهداشتی برای جذب یا گرفتن خون قاعدگی در دسترس هستند.[۵۵]

غدد بارتولین که در نزدیکی دهانهٔ واژَن قرار دارند، در ابتدا به عنوان منبع اولیه روانکاری واژَن در نظر گرفته می‌شدند، اما بررسی‌های بیشتر نشان داد که آنها تنها چند قطره مخاط فراهم می‌کنند.[۵۶] روانکاری واژَن بیشتر از طریق تراوش پلاسمایی به نام ترانسودات از دیواره‌های واژَن فراهم می‌شود. این در ابتدا به صورت قطراتی مانند عرق شکل می‌گیرد و به دلیل افزایش فشار مایع در بافت واژَن (گرفتگی عروق) ناشی از ترشح پلاسما به عنوان ترانسودات از مویرگ‌ها از طریق لایه سلولی واژَن آزاد می‌شود.[۵۶][۵۷][۵۸]

قبل و در حین تخمک گذاری، غدد مخاطی درون دهانهٔ رحم انواع مختلفی از مخاط ترشح می‌کنند که یک محیط قلیایی و بارور در کانال واژَن فراهم می‌کند که برای بقای اسپرم مطلوب است.[۵۹] پس از یائسگی، روانکاری واژَن به‌طور طبیعی کاهش می‌یابد.[۶۰]

فعالیت جنسی

پایانه‌های عصبی در واژَن می‌توانند احساسات لذت بخشی را در هنگام تحریک واژَن در طول فعالیت جنسی ایجاد کنند. زنان ممکن است از یک بخش از واژَن لذت ببرند یا از احساس نزدیکی و پرشدگی در هنگام دخول به واژَن لذت ببرند.[۶۱] به دلیل کمبود پایانه‌های عصبی در واژَن، زنان اغلب تحریک جنسی کافی یا ارتعاش جنسی دریافت نمی‌کنند، به همین دلیل تنها به دلیل نفوذ واژَنی (دخول)، لذت نمی‌برند یا ارگاسم نمی‌یابند.[۶۱][۶۲][۶۳] اگرچه برخی مطالعات به‌طور معمول ترکیب بیشتری از پایانه‌های عصبی و بنابراین حساسیت بیشتر در نزدیکی ورودی واژَن (یک سوم بیرونی یا یک سوم پایینی) را نشان می‌دهد،[۶۲][۶۳][۶۴] اما برخی از بررسی‌های علمی دربارهٔ عصب‌بندی دیواره واژَن نشان می‌دهد که هیچ ناحیه خاصی با تراکم بیشتری از پایانه‌های عصبی وجود ندارد.[۶۵][۶۶] تحقیقات دیگر نشان می‌دهد که تنها برخی از زنان دارای تراکم بیشتری از پایانه‌های عصبی در دیواره جلویی واژَن هستند.[۶۵][۶۷] به دلیل پایانه‌های عصبی کمتر در واژَن، درد زایمان به‌طور قابل توجهی قابل تحمل تر است.[۶۳][۶۸][۶۹]

به‌دست آوردن لذت از طریق واژَن می‌تواند به اشکال گوناگونی انجام شود. علاوه بر نفوذ به وسیله آلت تناسلی مرد، لذت می‌تواند از خودارضایی، انگشت کردن، آمیزش جنسی دهانی (فرج‌لیسی) یا روش‌های آمیزش جنسی خاص (مانند پوزیشن میسیونری یا موقعیت جنسی به شیوه قاشقی) نیز به دست آید.[۷۰] زوج‌های دگرجنس‌گرا ممکن است به‌عنوان شکلی از عشق‌بازی برای تحریک جنسی یا همراهی،[۷۱][۷۲] یا به‌عنوان یک نوع پیشگیری از بارداری، یا برای حفظ باکرگی، به انگشت کردن مشغول شوند. به‌طور معمول، آنها ممکن است از اعمال جنسی غیر آلت تناسلی-واژَنی به عنوان ابزار اصلی لذت جنسی استفاده کنند.[۷۲] در مقابل، لزبین‌ها و سایر زنانی که با زنان رابطه جنسی دارند (زنان زن‌آمیز)، معمولاً از انگشت کردن به عنوان اصلی‌ترین فعالیت جنسی استفاده می‌کنند.[۷۳][۷۴] برخی از زنان و زوج‌ها از اسباب بازی‌های جنسی مانند ویبراتور یا دیلدو برای لذت واژَنی استفاده می‌کنند.[۷۵] کاما سوترا، یک متن باستانی هندو که توسط واتسیایانا مالانگا[د] نوشته شده‌است و شامل تعدادی موقعیت جنسی است، ممکن است برای افزایش لذت جنسی،[۷۶] مخصوصاً برای رضایت جنسی زنان استفاده شود.[۷۷]

بیشتر زنان برای رسیدن به ارگاسم نیاز به تحریک مستقیم کلیتوریس دارند.[۶۲][۶۳] کلیتوریس در تحریک واژَن نقش دارد. این یک اندام جنسی با ساختار چندسطحی است که شامل تعداد زیادی پایانه‌های عصبی، با چسبندگی گسترده به قوس شرمگاهی و بافت حمایت کننده گسترده به لبهای واژَن است. تحقیقات نشان می‌دهد که یک خوشه بافتی با واژَن تشکیل می‌دهد. این بافت ممکن است در برخی از زنان گسترده‌تر از سایرین باشد، که ممکن است به رسیدن به ارگاسم‌های واژَنی کمک کند.[۶۲][۷۸][۷۹]

در هنگام تحریک جنسی و به ویژه تحریک کلیتوریس، دیوارهای واژَن روان می‌شوند. این فرایند پس از ده تا سی ثانیه تحریک جنسی آغاز می‌شود و با افزایش زمان تحریک، مقدار آن افزایش می‌یابد.[۸۰] این فرایند اصطکاک یا آسیبی که ممکن است به دلیل وارد شدن آلت تناسلی به واژَن یا نفوذ اشیاء دیگری به واژَن در طول فعالیت جنسی ایجاد شود را کاهش می‌دهد. طول واژَن در زمان تحریک افزایش می‌یابد و می‌تواند در پاسخ به فشار همچنان افزایش یابد؛ وقتی زن کاملاً برانگیخته می‌شود، واژَن از نظر طول و عرض منبسط می‌شود، در حالی که دهانهٔ رحم جمع می‌شود.[۸۰][۸۱] با بزرگ شدن و دراز شدن دو سوم بالای واژَن، رحم به سمت لگن بزرگ‌تر بالا می‌رود و دهانهٔ رحم بالاتر از کف واژَن قرار می‌گیرد و در نتیجه سطح وسط واژَن قرار می‌گیرد.[۸۰] که منجر به ایجاد اثر خیمه[ذ] یا اثر بادکنکی[ر] می‌شود.[۸۲] هنگامی که دیوارهای انعطاف‌پذیر واژَن کشیده یا تنگ می‌شوند، با حمایت از عضلات لگنی، دور آلت تناسلی (یا شیء دیگری) وارد شده کشیده یا منقبض می‌شود[۶۴] و برای آلت تناسلی مرد اصطکاک ایجاد می‌شود و این کمک می‌کند تا مرد احساس ارگاسم و انزال را تجربه کند، که به نوبه خود لقاح را امکان‌پذیر می‌کند.[۸۳]

یکی از مناطقی در واژَن که ممکن است یک ناحیه حساس و شهوت‌خیز باشد، نقطه جی است. این نقطه معمولاً در دیوار جلویی واژَن واقع شده و چند اینچ به داخل از ورودی واژَن قرار دارد. برخی از زنان اگر این منطقه در حین فعالیت جنسی تحریک شود، احساس لذت شدید و گاهی ارگاسم را تجربه می‌کنند.[۶۷][۶۴] ارگاسم ناشی از «نقطهٔ جی» ممکن است مسئول انزال زنانه باشد، که باعث شده برخی از پزشکان و پژوهشگران باور داشته باشند که لذت «نقطهٔ جی» از غدد شبه‌پروستاتی زنانه، هم‌جنس غده‌های پروستات زنان، ناشی می‌شود و نه از هر نقطهٔ خاصی روی دیوار واژَن؛ برخی پژوهشگران نیز ارتباط بین غدد شبه‌پروستاتی زنانه و منطقهٔ «نقطهٔ جی» را ضعیف می‌دانند.[۶۶][۶۷][۶۴] وجود «نقطهٔ جی» (و وجود آن به عنوان یک ساختار متمایز) هنوز مورد مناقشه است؛ که دلیل آن تفاوت در گزارش‌ها در مورد مکان آن در زنان است. برخی معتقدند که در برخی از زنان این نقطه وجود ندارد، در حالی که دیگران فرض می‌کنند که این نقطه یک امتداد از کلیتوریس است و بنابراین ممکن است دلیلی برای تجربه ارگاسم واژَنی باشد.[۶۴][۶۸][۷۹]

زایمان

واژَن مسیری برای زایمان طبیعی نوزاد است. هنگامی که زایمان نزدیک می‌شود، علائم متعددی از جمله ترشحات واژَن و پارگی غشاها (پارگی کیسه آب) ممکن است رخ دهد. دومی منجر به فوران یا جریان کوچک مایع آمنیوتیک از واژَن می‌شود.[۸۴] این اتفاق معمولاً در ابتدای زایمان رخ می‌دهد. معمولاً در ۱۰ درصد موارد پارگی زودرس کیسه آب قبل از زایمان اتفاق می‌افتد.[۸۵] در بین زنانی که برای اولین بار زایمان می‌کنند، انقباضات برکستون هیکس با انقباضات رحمی واقعی اشتباه گرفته می‌شود،[۸۶] اما در واقع یک راه برای آماده شدن بدن برای زایمان واقعی است. آنها نشانه شروع زایمان نیستند،[۸۷] اما معمولاً در روزهای پیش از زایمان بسیار قوی هستند.[۸۷][۸۶]

همان‌طور که بدن برای زایمان آماده می‌شود، دهانهٔ رحم نرم می‌شود، نازک می‌شود، به سمت جلو حرکت می‌کند و شروع به باز شدن می‌کند. این به جنین اجازه می‌دهد تا در لگن مستقر شود، فرآیندی که به عنوان سبک شدن شناخته می‌شود.[۸۸] با نشستن جنین در لگن، ممکن است درد ناشی از اعصاب سیاتیک، افزایش ترشحات واژَن و افزایش تکرر ادرار رخ دهد.[۸۸] در زنانی که قبلاً زایمان کرده‌اند، احتمال سبک شدن بعد از شروع زایمان بیشتر است، اما ممکن است در زنانی که برای بار اول زایمان می‌کنند، ده تا چهارده روز قبل از زایمان رخ دهد.[۸۹]

با شروع انقباض‌های رحم، جنین شروع به از دست دادن حمایت از دهانهٔ رحم می‌کند. دهانهٔ رَحِم تا ۱۰ سانتیمتر گشاد می‌شود تا سر جنین را در خود جای دهد، سپس سر از رحم به سمت واژَن حرکت می‌کند.[۹۰][۸۴] انعطاف‌پذیری واژَن به آن اجازه می‌دهد که به اندازهٔ چند برابر قطر طبیعی خود کشیده و منقبض شود تا نوزاد را به دنیا آورد.[۹۱]

زایمان طبیعی رایج‌تر است، اما اگر خطر و عوارضی وجود داشته باشد، ممکن است عمل سزارین انجام شود.[۹۲] مخاط واژَن پس از زایمان نازک است و دارای تجمع غیرطبیعی مایع (ادما یا خیز) است و تعدادی چینه یا روگا دارد. غشای مخاطی در حدود سه هفته پس از اینکه تخمدان‌ها عملکرد معمول خود را بازیافتند و جریان استروژن دوباره برقرار شد، ضخامت می‌یابد و روگاها بازمی‌گردند. پس از باز شدن و آرام شدن دهانهٔ رحم، شش تا هشت هفته پس از زایمان به حالت قبلی خود برمی‌گردد که به آن دوران پس از زایمان می‌گویند. با این حال، واژَن همچنان از نظر اندازه بزرگتر از قبل خواهد بود.[۹۳]

پس از زایمان، مرحله‌ای از ترشحات واژَن به نام لوشیا وجود دارد که میزان و مدت زمان ترشح آن می‌تواند به‌طور قابل توجهی در زنان متفاوت باشد و می‌تواند تا شش هفته ادامه یابد.[۹۴]

رنگ آمیزی گرم لاکتوباسیل‌ها و سلول‌های پوششی سنگفرشی در واژَن

میکروبیوم واژَن

فلور واژَن،[ز] میکروبیوتای واژَن[ژ] یا میکروبیوم واژَن[س] یک اکوسیستم پیچیده‌است که در طول زندگی، از تولد تا یائسگی، تغییر می‌کند. میکروبیوم واژَن در لایه بیرونی پوششی واژَن و روی آن قرار دارد.[۴۶] این میکروبیوم شامل گونه‌ها و جنس‌هایی است که معمولاً در زنان با ایمنی طبیعی علائم یا عفونت ایجاد نمی‌کنند.

میکروبیوم واژَن تحت سلطه گونه‌های لاکتوباسیلوس[ش] است.[۹۵] این گونه‌ها گلیکوژن را می‌سوزانند و آن را به قند و اسید لاکتیک تبدیل می‌کنند.[۹۶] تحت تأثیر هورمون‌ها مانند استروژن، پروژسترون و هورمون محرکه فولیکولی (FSH)، اکوسیستم واژَن دچار تغییرات چرخه ای یا دوره ای می‌شود.[۹۶]

اهمیت بالینی

Photograph of a transparent speculum on a white surface
یک اسپکولوم پلاستیکی دو سوپاپه واژینال یکبار مصرف که در معاینه زنان استفاده می‌شود.
Photograph of a cervix as described in caption
عکس دهانهٔ رحم همان‌طور که در متن توضیح داده شده‌است. دهانهٔ رحم طبیعی یک بزرگسال که از طریق واژَن (در هر واژَن یا PV) با استفاده از اسپکولوم واژینال دوکفه‌ای دیده می‌شود. تیغه‌های اسپکولوم در بالا و پایین و دیواره‌های کشیده واژَن در سمت چپ و راست دیده می‌شود.

معاینات لگنی

سلامت واژَن می‌تواند در طی یک معاینه لگنی، همراه با سلامت بیشتر از اندام‌های دستگاه تناسلی زنان، ارزیابی شود.[۹۷][۹۸][۹۹] چنین معایناتی ممکن است شامل تست پاپ اسمیر (یا آزمایش دهانهٔ رحم) باشد. در ایالات متحده، پیشنهاد می‌شود که آزمون «پاپ اسمیر» از سن ۲۱ سالگی تا ۶۵ سالگی انجام شود.[۱۰۰] با این حال، کشورهای دیگر آزمون «پاپ اسمیر» را برای زنان غیرفعال جنسی توصیه نمی‌کنند.[۱۰۱] راهنمایی‌ها در مورد فرکانس آزمون از سه تا پنج سال متفاوت است.[۱۰۱][۱۰۲][۱۰۳] معاینه روزمره لگنی در زنان بالغ که باردار نیستند و علائمی ندارند، ممکن است نالازم و حتی مضر باشد.[۱۰۴] یافته طبیعی در طی معاینه لگنی زنان باردار، رنگ آبی روی دیواره واژَن است.[۹۷]

معاینه لگنی بیشتر در مواقعی انجام می‌شود که علائم ناشناخته‌ای از ترشح، درد، خونریزی غیرمنتظره یا مشکلات ادراری وجود داشته باشد.[۹۷][۱۰۵][۱۰۶] در طول معاینه لگن، دهانهٔ واژَن از نظر موقعیت، تقارن، وجود پرده بکارت و شکل آن ارزیابی می‌شود. واژَن توسط معاینه کننده با دستکش، قبل از قرار دادن اسپکولوم به صورت داخلی ارزیابی می‌شود تا وجود هر گونه ضعف، تومور یا گرهک را تشخیص دهد. در صورت وجود التهاب و ترشح، آنها نیز ثبت می‌شوند. در طی این زمان، غده‌های اسکین و بارتولین برای شناسایی ناهنجاری‌ها در این ساختارها لمس می‌شوند. پس از تکمیل معاینه دیجیتالی واژَن، اسپکولوم، ابزاری برای دیدن ساختارهای داخلی، با دقت وارد می‌شود تا دهانهٔ رحم قابل مشاهده باشد.[۹۷] معاینه واژَن نیز ممکن است در طی جستجوی حفره[یادداشت ۵] انجام شود.[۱۰۷]

جراحت یا آسیب‌های دیگر به واژَن می‌تواند در هنگام تعرض جنسی یا سایر سوء استفاده‌های جنسی رخ دهد.[۶][۹۷] اینها می‌توانند پارگی، کبودی، التهاب و ساییدگی باشند. تعرض جنسی با اشیا می‌تواند به واژَن آسیب برساند و بررسی آن با اشعه ایکس ممکن است وجود اشیاء خارجی را نشان دهد.[۶] اگر رضایت داده شود، معاینه لگن بخشی از ارزیابی تعرض جنسی خواهد بود.[۱۰۸] معاینات لگن در دوران بارداری نیز انجام می‌شود و زنانی که حاملگی‌های پرخطر دارند بیشتر معاینه می‌شوند.[۹۷][۱۰۹]

داروها

تجویز داخل واژَن نوعی روش مصرف دارو است که در آن دارو به صورت کِرِم یا قرص وارد واژَن می‌شود. از نظر داروشناسی، این روش دارای مزیت بالقوه‌ای است که اثرات درمانی را به‌طور کلی در واژَن یا ساختارهای نزدیک آن (مانند بخش دهانهٔ رحم) با عوارض سیستمیک محدود نسبت به سایر مسیرهای تجویز دارو فراهم می‌کند.[۱۱۰][۱۱۱]

داروهایی که برای رسیدن به دهانهٔ رحم و القای زایمان استفاده می‌شوند، معمولاً از این طریق تجویز می‌شوند، مانند استروژن‌ها، عوامل ضدبارداری، پروپرانولول و ضد قارچ‌ها. از حلقه‌های واژینال نیز می‌توان برای تحویل دارو استفاده کرد، از جمله پیشگیری از بارداری با حلقه واژینال ضدبارداری.[یادداشت ۶] اینها به واژَن وارد می‌شوند و سطح دارو را با دوز کم و ثابت در واژَن و در سراسر بدن فراهم می‌کنند.[۱۱۲][۱۱۳] قبل از بیرون آمدن نوزاد از رحم، ممکن است تزریقی برای کنترل درد در حین زایمان از طریق دیواره واژَن و نزدیک عصب زهاری انجام شود. از آنجایی که عصب زهاری حامل فیبرهای حرکتی و حسی است که عضلات لگن را عصب دهی می‌کند، بی‌حس کردن عصب زهاری درد زایمان را تسکین می‌دهد. این داروها به کودک آسیبی نمی‌رسانند و بدون عوارض قابل توجه هستند.[۱۱۴]

عفونت‌ها، بیماری‌ها و رابطه جنسی امن

عفونت‌ها یا بیماری‌های واژَن عبارتند از عفونت قارچی، عفونت واژَن، بیماری‌های آمیزشی (STIs) و سرطان. لاکتوباسیلوس گاسری[ص] و دیگر گونه‌های لاکتوباسیلوس موجود در میکروبیوم واژَن، با ترشح باکتریوسین‌ها و هیدروژن پراکسید، محافظتی در برابر عفونت‌ها ایجاد می‌کنند.[۱۱۵] واژَن سالم زنان در سنین باروری اسیدی است و پی‌اچ آن معمولاً بین ۳٫۸ تا ۴٫۵ است.[۹۶] پی‌اچ پایین، رشد بسیاری از گونه‌های میکروب‌های بیماری‌زا را متوقف می‌کند.[۹۶] ممکن است تعادل اسیدی واژَن توسط بارداری، قاعدگی، دیابت یا سایر بیماری‌ها، قرص‌های ضدبارداری خوراکی، برخی از آنتی‌بیوتیک‌ها، رژیم غذایی نامناسب و استرس (مانند کمبود خواب) تحت تأثیر قرار گیرد.[۱۱۶][۱۱۷] همچنین ممکن است هر یک از این تغییرات در تعادل اسیدی واژَن، به عفونت قارچی کمک کند.[۱۱۶] افزایش پی‌اچِ (بیش از ۴٫۵) مایعِ واژَن می‌تواند ناشی از رشد بیش از حد باکتری‌هایی مانند واژینوز باکتریال یا عفونت انگلی تریکومونیازیس باشد، که هر دو دارای علامت عفونت واژَن هستند.[۱۱۸][۹۶] آلودگی میکروبیوم واژَن توسط تعدادی از باکتری‌هایِ مختلفِ مشخصِ واژینوز باکتریال، خطر پیامدهای نامطلوبِ بارداری را افزایش می‌دهد.[۱۱۹] در طول معاینات لگنی، ممکن است نمونه‌هایی از مایعات واژَن برای غربالگریِ عفونت‌هایِ مقاربتی یا سایر عفونت‌ها گرفته شود.[۹۷][۱۲۰]

از آنجایی که واژَن خود تمیز شونده است، معمولاً نیازی به بهداشت خاصی ندارد.[۱۲۱] پزشکان عموماً از پیشنهاد انجام دوش واژینال برای حفظ سلامتی ولوواژینال خودداری می‌کنند.[۱۲۱][۱۲۲] از آنجا که میکروبیوم واژَن محافظتی در برابر بیماری‌ها فراهم می‌کند، اختلال در این تعادل ممکن است منجر به عفونت و ترشح غیرطبیعی واژَن شود.[۱۲۱] ترشحات واژَن می‌تواند به واسطهٔ رنگ و بو نشانه‌ای از عفونت واژَن باشد، یا نشانه‌های ناشی از ترشح، مانند تحریک یا سوزش باشد.[۱۲۳][۱۲۴] ترشحات غیرطبیعی واژَن ممکن است ناشی از بیماری‌های مقاربتی، دیابت، دوش، صابون‌های معطر، حمام‌های حباب‌دار، قرص‌های ضدبارداری، عفونت قارچی (معمولاً در نتیجه مصرف آنتی‌بیوتیک) یا شکل دیگری از عفونت واژَن باشد.[۱۲۳] در حالی که عفونت واژَن یک التهاب در واژَن است و به عفونت، مشکلات هورمونی یا محرک‌ها نسبت داده می‌شود،[۱۲۵][۱۲۶] انقباض غیرارادی واژَن، تنگ شدن غیرارادی ماهیچه‌های واژَن در هنگام نفوذِ واژَنی است که که به علت یک واکنش شرطی یا بیماری ایجاد می‌شود.[۱۲۵] ترشحات واژَن ناشی از عفونت قارچی معمولاً غلیظ، کرمی رنگ و بی‌بو هستند، در حالی که ترشحات ناشی از «واژینوز باکتریال» به رنگ خاکستری مایل به سفید است و ترشحات ناشی از «تریکومونیازیس» معمولاً خاکستری رنگ و رقیق است و بوی ماهی دارد. در ۲۵ درصد موارد ترشحات «تریکومونیازیس» زرد مایل به سبز است.[۱۲۴]

ایدز، ویروس پاپیلوم انسانی (HPV)، تبخال دستگاه تناسلی و تریکومونیازیس برخی از بیماری‌های مقاربتی هستند که ممکن است واژَن را تحت تأثیر قرار دهند، و منابع بهداشتی توصیه می‌کنند که از رابطه جنسی امن (یا روش مانع) برای جلوگیری از انتقال این بیماری‌ها و سایر بیماری‌های مقاربتی استفاده شود.[۱۲۷][۱۲۸] رابطه جنسی امن معمولاً شامل استفاده از کاندوم است و گاهی از کاندوم زنانه (که به زنان کنترل بیشتری می‌دهد) استفاده می‌شود. هر دو نوع می‌توانند با جلوگیری از تماس مایع منی با واژَن به جلوگیری از بارداری کمک کنند.[۱۲۹][۱۳۰] با این حال، تحقیقات کمی دربارهٔ اینکه کاندوم زنانه به همان اندازه کاندوم مردانه در جلوگیری از عفونت‌های تناسلی مؤثر است یا خیر انجام شده‌است،[۱۳۰] کاندوم زنانه در پیشگیری از بارداری کمی کمتر از کاندوم‌های مردانه در جلوگیری از بارداری مؤثر هستند، که ممکن است به این دلیل باشد که کاندوم زنانه به اندازهٔ کاندوم مردانه محکم نمی‌شود یا به این دلیل که می‌تواند داخل واژَن بلغزد و منی ریخته شود.[۱۳۱]

غدد لنفاوی واژَن اغلب سلول‌های سرطانی را که از واژَن منشأ می‌گیرند به دام می‌اندازند. این گره‌ها می‌توانند برای شناسایی بیماری مورد ارزیابی قرار گیرند. برداشتن انتخابی غدد لنفاوی واژَن با جراحی (به جای برداشتن کامل و تهاجمی تر)، خطر عوارضی را که می‌تواند همراه با جراحی‌های رادیکال تر باشد، کاهش می‌دهد. این گره‌های انتخابی به عنوان غدد لنفاوی نگهبان عمل می‌کنند.[۴۹] به جای جراحی، گره‌های لنفاوی مورد نگرانی گاهی با استفاده از پرتودرمانی به گره‌های لنفاوی لگنی بیمار، لگن یا هر دو تیمار می‌شوند.[۱۳۲]

سرطان واژَن و سرطان مهبل (لبهای بیرونی واژَن) بسیار نادر هستند و عمدتاً زنان مسن را تحت تأثیر قرار می‌دهند.[۱۳۳][۱۳۴] سرطان دهانهٔ رحم (که نسبتاً شایع است) خطر ابتلا به سرطان واژَن را نیز افزایش می‌دهد،[۱۳۵] به همین دلیل است که شانس قابل توجهی برای بروز سرطان واژَن همزمان با سرطان دهانهٔ رحم یا بعد از آن وجود دارد زیرا ممکن است علت آن‌ها یکسان باشد.[۱۳۵][۱۳۳][۱۳۶] شاید بتوان سرطان دهانهٔ رحم را با غربالگری پاپ اسمیر و واکسن‌های HPV پیشگیری کرد، اما واکسن‌های HPV فقط شامل نوع‌های ۱۶ و ۱۸ هستند که عامل ۷۰٪ سرطان رحم هستند.[۱۳۷][۱۳۸] برخی از علائم سرطان دهانهٔ رحم و واژَن عبارتند از: دیسپارونی و خونریزی غیرطبیعی واژَن یا ترشحات واژَن، به ویژه پس از رابطه جنسی یا یائسگی.[۱۳۹][۱۴۰] با این حال، بیشتر سرطان‌های دهانهٔ رحم بدون علامت هستند (علائمی ندارند).[۱۳۹] براکی تراپی داخل حفره واژَن (VBT) برای درمان سرطان مخاط رحم، واژَن و دهانهٔ رحم استفاده می‌شود. یک اپلیکاتور درون واژَن قرار داده می‌شود تا امکان تابش تشعشع به نزدیکترین نقطه به محل سرطان را فراهم کند.[۱۴۱][۱۴۲] همچنین نرخ بقاء با استفاده از VBT نسبت به درمان تشعشع با پرتوهای خارجی افزایش می‌یابد.[۱۴۱] با استفاده از واژَن برای قرار دادن منبع تشعشع به نزدیکترین نقطهٔ رشد سلول‌های سرطانی، اثرات سیستمیکِ پرتودرمانی کاهش می‌یابد و نرخ درمان سرطان واژَن نیز بالاتر می‌رود.[۱۴۳] تحقیقات در مورد اینکه آیا درمان سرطان دهانهٔ رحم با پرتودرمانی، خطر ابتلا به سرطانِ واژَن را نیز افزایش می‌دهد یا خیر، مشخص نیست.[یادداشت ۷][۱۳۵]

اثرات افزایش سن و زایمان

Side-by-side illustration depicting thinning effects of menopause on musoca of vaginal wall
مخاط واژَن پیش از یائسگی (سمت چپ) مخاط واژَن هنگام یائسگی (راست)

سن و سطح هورمون به‌طور قابل توجهی با پی‌اچ واژَن ارتباط دارد.[۱۴۴] استروژن، گلیکوژن و لاکتوباسیل‌ها بر این سطوح تأثیر می‌گذارند.[۱۴۵][۱۴۶] در زمان تولد، واژَن با پی‌اچ حدود ۴٫۵ اسیدی است[۱۴۴] و در سه تا شش هفتگی، اسیدی بودن خود را از دست می‌دهد[۱۴۷] و قلیایی می‌شود.[۱۴۸] میانگین پی‌اچ واژَن در دختران پیش از بلوغ ۷٫۰ است.[۱۴۵] اگرچه زمان بروز این تغییرات متفاوت است، دخترانی که تقریباً هفت تا دوازده سال سن دارند، با ضخیم شدن پرده بکارت و کشیده شدن واژَن تا حدود ۸ سانتی‌متر، رشد لبهای بیرونی واژَن خود را ادامه خواهند داد. سپس مخاط واژَن ضخیم می‌شود و پی‌اچ واژَن دوباره اسیدی می‌شود. دختران همچنین ممکن است ترشحات واژَنی رقیق و سفید رنگی به نام لکوره را تجربه کنند.[۱۴۸] میکروبیوم واژَن دختران نوجوان ۱۳ تا ۱۸ ساله مشابه زنان در سنین باروری است،[۱۴۶] که میانگین پی‌اچ واژَن آنها ۴٫۵–۳٫۸ است،[۹۶] اما تحقیقات در مورد اینکه آیا این موضوع برای دختران قبل از قاعدگی یا دختران در دوران نزدیک به قاعدگی نیز صدق می‌کند، به همان اندازه واضح نیست.[۱۴۶] پی‌اچ واژَن در دوران یائسگی ۷٫۰–۶٫۵ (بدون درمان جایگزینی هورمون)، یا ۵٫۰–۴٫۵ با درمان جایگزینی هورمونی است.[۱۴۶]

پس از سپری شدن دوران یائسگی، بدن استروژن کمتری تولید می‌کند. این امر باعث واژینیت آتروفیک[یادداشت ۸] می‌شود[۴۰][۱۴۹] که می‌تواند منجر به خارش واژَن، سوزش، خونریزی، درد یا خشکی واژَن (کاهش روانکاری) شود.[۱۵۰] خشکی واژَن می‌تواند به تنهایی ناراحتی ایجاد کند یا در حین رابطه جنسی باعث درد شود.[۱۵۰][۱۵۱] افزون بر این، گرگرفتگی نیز از ویژگی‌های یائسگی است.[۱۱۷][۱۵۲] یائسگی همچنین ترکیب ساختارهای پشتیبانی واژَن را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ساختارهای عروقی با افزایش سن کمتر می‌شوند.[۱۵۳] کلاژن‌های خاص در ترکیب و نسبت‌ها تغییر می‌کنند. تصور می‌شود که ضعف ساختارهای پشتیبانی واژَن، به دلیل تغییرات فیزیولوژیک در این بافت همبند است.[۱۵۴]

علائم یائسگی را می‌توان با استفاده از کرم‌های واژینال حاوی استروژن،[۱۵۲] داروهای بدون نسخه، داروهای غیر هورمونی،[۱۵۰] حلقه‌های استروژن واژینال مانند فمرینگ،[۱۵۵] یا سایر درمان‌های جایگزین هورمونی کاهش داد،[۱۵۲] اما درصورت استفاده از درمان جایگزین هورمونی خطرات و ریسک‌هایی (شامل عوارض ناخواسته) وجود دارد.[۱۵۶][۱۵۷] ممکن است کرم‌های واژینال و حلقه‌های استروژن واژینال خطرات مشابهی با سایر درمان‌های جایگزین هورمونی نداشته باشند.[۱۵۸] درمان جایگزینی هورمونی می‌تواند خشکی واژَن را درمان کند،[۱۵۵] اما لوبریکانت شخصی می‌تواند برای رفع خشکی موقت واژَن، مخصوصاً در طول رابطه جنسی استفاده شود.[۱۵۱] میل جنسی در برخی از زنان پس از یائسگی افزایش می‌یابد.[۱۵۰] ممکن است زنان یائسه‌ای که همچنان به‌طور منظم در فعالیت جنسی شرکت می‌کنند، روان‌کاریِ واژَنیِ مشابهِ سطحِ زنانی که به یائسگی نرسیده‌اند داشته باشند و از رابطه جنسی به‌طور کامل لذت ببرند.[۱۵۰] همچنین ممکن است آتروفی واژَن کمتر[یادداشت ۸] و مشکلات کمتری در رابطه جنسی داشته باشند.[۱۵۹]

تغییرات واژَنی که با افزایش سن و زایمان رخ می‌دهند، عبارتند از: اضافه شدن مخاط، گرد شدن قسمت پسی واژَن با کوتاه شدنِ فاصله‌یِ انتهایِ دیستالِ مجرایِ مقعد تا دهانهٔ واژَن، دیاستاز یا اختلال در ماهیچه بالابرنده مقعد ناشی از ترمیم ضعیف برش میان‌دوراه و لکه‌هایی که ممکن است از ناحیه دهانهٔ واژَن بیرون بزنند.[۱۶۰] سایر تغییرات واژَن مرتبط با افزایش سن و زایمان عبارتند از بی‌اختیاری استرسی ادرار، فتق راست‌روده و فتق مثانه.[۱۶۰] تغییرات فیزیکی ناشی از بارداری، زایمان و یائسگی اغلب به بی‌اختیاری استرسی ادرار کمک می‌کند. اگر زنی دارای حمایت ضعیف دیافراگم لگنی و آسیب بافتی ناشی از زایمان یا جراحی لگن داشته باشد، کمبود استروژن می‌تواند ماهیچه‌های لگن را ضعیف‌تر کند و به بی‌اختیاری استرسی ادرار کمک کند.[۱۶۱] افتادگی اندام لگن، مانند فتق راست‌روده یا فتق مثانه، با پایین آمدن اندام‌های لگن از موقعیت طبیعی خود به سمت واژَن مشخص می‌شود.[۱۶۲][۱۶۳] کاهش استروژن باعث فتق راست‌روده، فتق مثانه یا افتادگی رحم نمی‌شود، اما زایمان و ضعف ساختارهای پشتیبانی لگنی می‌تواند این مشکل را ایجاد کند.[۱۵۹] همچنین ممکن است افتادگی رحم در در صورت آسیب به کف لگن در طول هیسترکتومی، درمان سرطان زنان یا بلند کردن اجسام سنگین رخ دهد.[۱۶۲][۱۶۳] تمرینات کف لگنی مانند تمرین کیگل می‌تواند برای تقویت عضلات کف لگن استفاده شود،[۱۶۴] از پیشرفت افتادگی رحم جلوگیری یا آن را متوقف کند.[۱۶۵] هیچ مدرکی مبنی بر برتری انجام تمرینات کگل به صورت ایزوتونیک یا با نوعی وزن وجود ندارد. از آنجایی که جسم خارجی وارد واژَن می‌شود، استفاده از وزنه خطرات بیشتری دارد.[۱۶۶]

در مرحله سوم زایمان، در حالی که نوزاد متولد می‌شود، واژَن دستخوش تغییرات قابل توجهی می‌گردد. ممکن است قبل از تولد نوزاد، یک جریان خون از واژَن دیده شود. پارگی‌های واژَن که می‌تواند در طول زایمان رخ دهد از نظر عمق، شدت و میزان درگیری با بافت‌های مجاور متفاوت هستند.[۶][۱۶۷] پارگی می‌تواند آنقدر گسترده باشد که راست روده و مقعد را درگیر کند. این اتفاق می‌تواند به ویژه برای یک تازه مادر ناراحت‌کننده باشد.[۱۶۷][۱۶۸] هنگامی که این اتفاق می‌افتد، بی‌اختیاری مدفوع ایجاد می‌شود و مدفوع می‌تواند از طریق واژَن خارج شود.[۱۶۷] تقریباً ۸۵٪ زایمان‌های طبیعی دچار نوعی پارگی می‌شوند. از این میان، ۷۰–۶۰٪ نیاز به بخیه زدن دارند.[۱۶۹][۱۷۰] پارگی‌های ناشی از زایمان همیشه رخ نمی‌دهند.[۴۶]

عمل جراحی

واژَن، از جمله دهانهٔ واژَن، ممکن است به دلیل جراحی‌هایی مانند اپیزیوتومی، واژینکتومی، واژینوپلاستی یا لابیاپلاستی تغییر کند.[۱۶۰][۱۷۱] کسانی که تحت عمل واژینوپلاستی قرار می‌گیرند معمولاً سن بالاتری دارند و زایمان کرده‌اند.[۱۶۰] معاینه کامل واژَن قبل از انجام واژینوپلاستی و همچنین ارجاع به متخصص زنان و زایمان برای تشخیص اختلالات احتمالی واژَن استاندارد است.[۱۶۰] در مورد لابیاپلاستی، کوچک کردن «لبه‌های کوچک» سریع و بدون مانع است، عوارض؛ جزئی، نادر و قابل اصلاح هستند. هر گونه زخم ناشی از انجام این روش حداقل است و مشکلات بلندمدتی شناسایی نشده‌اند.[۱۶۰]

در طی اپیزیوتومی، در مرحله دوم زایمان، یک برش جراحی ایجاد می‌شود تا دهانهٔ واژَن برای عبور نوزاد بزرگ‌تر شود.[۴۶][۱۴۱] اگرچه استفاده روتین از آن دیگر توصیه نمی‌شود[۱۷۲] و انجام ندادن اپیزیوتومی نتایج بهتری نسبت به اپیزیوتومی دارد،[۴۶] اما این یکی از رایج‌ترین روش‌های پزشکی در زنان است. این برش از طریق پوست، اپیتلیوم واژَن، چربی زیر جلدی، بدن پرینه و عضله عرضی پرینه ایجاد می‌شود و از واژَن تا مقعد امتداد می‌یابد.[۱۷۳][۱۷۴] اپیزیوتومی‌ها ممکن است پس از زایمان دردناک باشند. زنان اغلب درد را در حین مقاربت، تا سه ماه پس از ترمیم پارگی یا اپیزیوتومی، گزارش می‌کنند.[۱۶۹][۱۷۰] برخی از تکنیک‌های جراحی درد کمتری نسبت به سایرین دارند.[۱۶۹] دو نوع اپیزیوتومی انجام می‌شود: برشِ میانی و برشِ میانیِ جانبی. برش میانی، برش عمودی بین واژَن و مقعد است و و رایج‌ترین نوع آن است.[۴۶][۱۷۵] برش میانی جانبی، بین واژَن با زاویه ایجاد می‌شود و احتمال پارگی آن تا مقعد وجود ندارد. برشِ میانیِ جانبی نسبت به برشِ میانی، زمان بیشتری برای بهبودی نیاز دارد.[۴۶]

واژینکتومی جراحی برای برداشتن تمام یا بخشی از واژَن است و معمولاً برای درمان سرطان استفاده می‌شود.[۱۷۱] برداشتن برخی یا همه اندام‌های تناسلی و دستگاه تناسلی می‌تواند منجر به آسیب به اعصاب و اثرات جانبی مانند زخم و چسبندگی را به جای بگذارد.[۱۷۶] همچنین ممکن است عملکرد جنسی نیز به علت برخی از جراحی‌های سرطان دهانهٔ رحم تحت تأثیر قرار گیرد. این جراحی‌ها می‌توانند بر درد، کشش، روانکاری واژَن و برانگیختگی جنسی تأثیر بگذارند. این مشکلات معمولاً پس از یک سال برطرف می‌شود اما ممکن است بیشتر طول بکشد.[۱۷۶]

زنان، به خصوص آنهایی که سن بالاتری دارند و چندین بار زایمان کرده‌اند، ممکن است تصمیم بگیرند تا سستی یا لختی واژَن را با جراحی اصلاح کنند. این جراحی به عنوان تنگ کردن یا جوان‌سازی واژَن توصیف شده‌است.[۱۷۷] در حالی که یک زن ممکن است با انجام عمل تنگ کردن یا جوان‌سازی واژَن، بهبودی در خودانگاره و لذت جنسی تجربه کند،[۱۷۷] اما با این روش‌ها خطراتی از جمله عفونت، تنگ شدن دهانهٔ واژَن، تنگ نشدن کافی، کاهش عملکرد جنسی (مانند درد در هنگام آمیزش جنسی) و فیستول راست‌روده‌ای-مهبلی را در پی دارد. زنانی که این روش را انجام می‌دهند ممکن است ناآگاهانه دچار یک مشکل پزشکی مانند افتادگی شوند و در طی عمل جراحی تلاشی برای اصلاح آن نیز صورت می‌گیرد.[۱۷۸]

جراحی روی واژَن می‌تواند اختیاری یا برای زیبایی باشد. زنانی که به دنبال جراحی زیبایی هستند ممکن است ناهنجاری مادرزادی داشته باشند، از ناراحتی‌های جسمی رنج ببرند یا می‌خواهند ظاهر اندام تناسلی خود را تغییر دهند. نگرانی‌ها در مورد ظاهر یا اندازه متوسط اعضای تناسلی به‌طور گسترده در دسترس نیست و تعریف یک نتیجه موفق برای چنین جراحی‌هایی دشوار است.[۱۷۹] تعدادی از جراحی‌های تغییر جنسیت برای افراد تراجنسیتی نیز در دسترس است. اگرچه همه شرایط بیناجنسی نیازی به درمان جراحی ندارند، برخی از آنها جراحی اعضای تناسلی را برای اصلاح شرایط آناتومیکی غیرطبیعی انتخاب می‌کنند.[۱۸۰]

ناهنجاری‌ها و سایر مسائل بهداشتی

Ultrasonograph depicting urinary bladder at the top, above the uterus to its bottom-left and vagina to its bottom-right
تصویر سونوگرافی که مثانه (۱)، رحم (۲) و واژَن (۳) را نشان می‌دهد.

ناهنجاری‌های واژَن نقایصی هستند که منجر به ناهنجاری یا عدم تشکیل واژَن می‌شوند.[۱۸۱][۱۸۲] شایع‌ترین نوعِ ناهنجاریِ انسدادیِ واژَن، پرده‌ بکارت بدون سوراخ است، وضعیتی که در آن پرده بکارت، جریان قاعدگی یا سایر ترشحات واژَن را مسدود می‌کند.[۱۸۳][۱۸۴] یکی دیگر از ناهنجاری‌های واژَن، سپتوم عرضی واژَن است که به‌طور جزئی یا کامل کانال واژَن را مسدود می‌کند.[۱۸۳] علت دقیق انسداد باید قبل از ترمیم آن مشخص شود، چرا که جراحی اصلاحی بسته به علت آن متفاوت است.[۱۸۵] در برخی موارد، مانند عدم تشکیل کامل واژَن، بخشِ خارجیِ اندامِ تناسلی ممکن است طبیعی به نظر برسد.[۱۸۶]

منافذ غیرطبیعی که به نام فیستول شناخته می‌شوند می‌توانند باعث ورود ادرار یا مدفوع به واژَن و در نتیجه باعث بی‌اختیاری ادراری یا مدفوعی شوند.[۱۸۷][۱۸۸] واژَن به دلیل نزدیکی به مجاری ادراری و گوارشی مستعد تشکیل فیستول است.[۱۸۹] علل‌های ایجاد فیستول‌ها متنوع هستند و شامل زایمان انسدادی، هیسترکتومی، بدخیمی، پرتو، برش میان‌دوراه و اختلالات روده می‌شوند.[۱۹۰][۱۹۱] تعداد کمی از فیستول هایِ واژَن مادرزادی هستند.[۱۹۲] برای ترمیم فیستول از روش‌های جراحی مختلفی استفاده می‌شود.[۱۹۳][۱۸۷] در صورت عدم درمان، فیستول‌ها می‌توانند منجر به ناتوانی قابل توجهی شوند و تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی فرد داشته باشند.[۱۸۷]

بیرون زدگی واژَن یک عارضه جدی هیسترکتومی واژَنی است و زمانی رخ می‌دهد که کاف واژَن پاره می‌شود و به روده کوچک اجازه خروج از واژَن می‌دهد.[۱۰۸][۱۹۴]

کیستها نیز می‌توانند واژَن را تحت تأثیر قرار دهند. انواع مختلفی از کیست‌های واژَن وجود دارند و می‌توانند در سطح اپیتلیوم واژَن یا در لایه‌های عمیق‌تر واژَن ایجاد شوند و تا ۷ سانتیمتر رشد کنند.[۱۹۵][۱۹۶] اغلب، آنها یک یافته تصادفی در طول معاینه معمول لگن هستند.[۱۹۷] کیست‌های واژَن می‌توانند از ساختارهای دیگری که از واژَن بیرون می‌آیند، مانند رکتوسل و سیستوسل، تقلید کنند.[۱۹۵] از کیست‌های موجود می‌توان از کیست مولرین، کیست مجرای گارتنر و کیست اپیدرموئید نام برد.[۱۹۸][۱۹۹] احتمال تشکیل کیستِ واژَن در زنانِ ۳۰ تا ۴۰ ساله بیشتر است.[۱۹۵] تخمین زده می‌شود که از هر ۲۰۰ زن، ۱ نفر دارایِ کیستِ واژَن باشد.[۱۹۵][۲۰۰] منشأ کیست بارتولین کُس است،[۲۰۱] اما به صورت توده ای در دهانهٔ واژَن ظاهر می‌شود.[۲۰۲] این بیماری در زنان جوان‌تر شایع‌تر بوده و معمولاً بدون علائم است،[۲۰۳] اما در صورت ایجاد دمل می‌تواند باعث درد شود،[۲۰۳] و اگر اندازه بزرگی داشته باشد، می‌تواند ورودی دهلیز کاذب را مسدود کند،[۲۰۴] همچنین راه رفتن فرد را مختل کرده یا منجر به تجربه رابطه جنسی دردناک شود.[۲۰۳]

جامعه و فرهنگ

ادراکات، نمادگرایی و ابتذال

Photograph of a large stone yoni in a museum display case
رحم نمادی قدرتمند به عنوان یونی در هندوئیسم است. تصویر یک یونی سنگی است که در محراب Cát Tiên، لام دونگ، ویتنام یافت شده‌است.

در طول تاریخ، دیدگاه‌های مختلفی دربارهٔ واژَن وجود داشته‌است، از جمله باور بر اینکه واژَن مرکز میل جنسی است، استعاره ای از زندگی از طریق تولد، پایین‌تر از آلت تناسلی مرد، ناخوشایند برای بینایی یا بویایی، یا ابتذال.[۲۰۵][۲۰۶][۲۰۷] این دیدگاه‌ها را می‌توان تا حد زیادی به تفاوت‌های جنسیتی و نحوه تفسیر آنها نسبت داد. دیوید باس، روان‌شناس تکاملی، اظهار داشت که به دلیل اینکه آلت تناسلی مرد به‌طور قابل ملاحظه‌ای بزرگتر از کلیتوریس است و به راحتی قابل مشاهده است در حالی که واژَن قابل مشاهده نیست و مردان از طریق آلت تناسلی ادرار می‌کنند، پسرها از کودکی آموزش می‌بینند که آلت تناسلی خود را لمس کنند در حالی که به دختران اغلب آموزش داده می‌شود که آنها نباید اندام تناسلی خود را لمس کنند، که به این معنی است که انجام این کار ضرر دارد. باس این را به عنوان دلیلی برای این می‌دانست که بسیاری از زنان با اندام تناسلی خود آشنا نیستند و پژوهشگران فرض می‌کنند که این تفاوت‌های جنسی توضیح می‌دهد که چرا پسرها قبل از دختران خودارضایی را یادمی‌گیرند و این کار را بیشتر انجام می‌دهند.[۲۰۸]

معمولاً از کلمه «واژَن» به‌طور معمول در گفتگوها اجتناب می‌شود،[۲۰۹] و بسیاری از مردم در مورد آناتومی واژَن سردرگم هستند و ممکن است ندانند که «واژَن» برای ادرار کردن استفاده نمی‌شود.[۲۱۰][۲۱۱][۲۱۲] این موضوع با عباراتی مانند «پسرها آلت تناسلی دارند، دخترها واژَن دارند» تشدید می‌شود که باعث می‌شود بچه‌ها فکر کنند دختران یک روزنه در ناحیه لگن دارند.[۲۱۱] نویسنده هیلدا هاچرسون اظهار داشت: «از آنجایی که بسیاری از زنان از دوران کودکی از طریق اشارات کلامی و غیرکلامی مشروط شده‌اند که اندام تناسلی خود را زشت، بدبو و ناپاک بدانند، آنها نمی‌توانند به‌طور کامل از برخوردهای صمیمی لذت ببرند». به دلیل ترس از اینکه همسرشان از دیدن، بوییدن یا طعم اعضای تناسلی آنها ناراضی خواهد شد. او استدلال کرد که دختران، برخلاف پسران، در مدرسه تجربه اتاق رختکن نداشتند که در آنجا پسران اندام تناسلی یکدیگر را مقایسه می‌کردند، که یکی از دلایلی است که بسیاری از زنان از طبیعی بودن اعضای تناسلی خود شک دارند.[۲۰۶] محقق «کاترین بلکلج» اظهار داشت که داشتن واژَن به معنای این است که او معمولاً نسبت به همتایان بی واژَن خود (مردان) کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد و در معرض نابرابری‌ها (مانند نابرابری شغلی)، که او آن را به عنوان یک شهروند درجه دوم دسته‌بندی می‌کند، قرار می‌دهد.[۲۰۹]

دیدگاه‌های منفی نسبت به واژَن به‌طور همزمان با دیدگاه‌هایی که آن را نمادی قدرتمند از تمایلات جنسی، معنویت یا زندگی زنانه نشان می‌دهد، در تضاد است. نویسنده «دنیس لین» اظهار داشت که واژَن «نماد قدرتمندی از زنانگی، گشودگی، پذیرش و پذیرا بودن است. این روح دره درونی است.»[۲۱۳] زیگموند فروید، ارزش قابل توجهی برای واژَن قائل بود،[۲۱۴] او فرضیه‌ای را مطرح کرد که «ارگاسم واژینال از ارگاسم کلیتوریس جداست و اینکه پس از رسیدن به سن بلوغ، واکنشِ مناسبِ زنانِ بالغِ، تغییر به ارگاسم‌هایِ واژَنی است (به معنای ارگاسم بدون هیچ گونه تحریک کلیتوریس).» این نظریه باعث احساس ناکافی بودن بسیاری از زنان شد، زیرا اکثر زنان نمی‌توانند تنها با رابطه جنسی واژَنی به ارگاسم برسند.[۲۱۵][۲۱۶][۲۱۷] دربارهٔ مذهب، رحم نمادی قدرتمند به عنوان یونی در هندوئیسم است که «قدرت زنانه» را نمایان می‌سازد و این می‌تواند به ارزشی که جامعه هندو به جنسیت زنانه و توانایی واژَن برای ارائه زندگی اختصاص داده‌است، اشاره کند؛[۲۱۸] با این حال، یونی به عنوان نمادی از «رحم» به معنای اولیه نیست.[۲۱۹]

در حالی که در زمانهای قدیم، واژَن اغلب معادل (هم‌ساخت‌شناسی) «کیر» در نظر گرفته می‌شد، آناتومیست‌ها جالینوس[ض] (۲۰۰–۱۲۹ میلادی) و آندریاس وسالیوس[ط] (۱۵۶۴–۱۵۱۴) با توجه به اینکه اندام‌ها از نظر ساختاری یکسان هستند به جز واژَن که واژَن است، آن را به عنوان یکسان ساختاری در نظر می‌گرفتند، مطالعات آناتومی در قرن‌های بعدی نشان داد که «کلیتوریس» معادل «کیر» است.[۷۸][۲۲۰] تصور دیگر از واژَن این بود که ترشح مایعات واژَن می‌تواند درمان برخی از بیماری‌ها باشد یا آنها را تسکین دهد؛ روش‌های مختلفی در طول قرن‌ها برای تخلیه «بذر زن» یا «دانه‌های ماده» (از طریق روان‌کاری واژینال یا انزال زنانه) به عنوان درمانی برای «سفکتیو اکس سمینه رتنتو»[ظ] (خفگی رحم، به معنای "خفگی از بذر نگهداشته شده")، بیماری سبز و شاید هیستری زنانه استفاده می‌شد. روش‌های گزارش شده برای درمان، شامل مالیدن دیواره‌های واژَن توسط ماماها و وارد کردن «کیر» یا اشیاء به شکل «آلت تناسلی مرد» به داخل واژَن بود. علائم تشخیص هیستری زنانه (یک مفهوم که توسط مقامات پزشکی به عنوان اختلال پزشکی شناخته نمی‌شود) شامل سرگیجه، عصبانیت، بی‌خوابی، نگهداری مایعات، سنگینی در شکم، تشنج عضلانی، تنگی نفس، عصبانیت، کاهش اشتها برای غذا یا رابطه جنسی و تمایل به ایجاد مشکل است.[۲۲۱] زنانی که به عنوان مبتلا به شرایط هیستری زنانه در نظر گرفته می‌شدند، گاهی ماساژ لگنی را تجربه می‌کردند، همچنین تحریک اعضای تناسلی توسط پزشک تا زمانی که زن به تجربه «پاراکسیسم هیستریک» (به عبارتی، ارگاسم) می‌رسید، ادامه می‌یافت. در این مورد، پاراکسیسم به عنوان یک درمان پزشکی، نه یک تجربه جنسی، در نظر گرفته می‌شد.[۲۲۱]

به واژَن و لبهای بیرونی آن (کُس)، نام‌های مبتذل بسیاری داده‌اند که سه تای آن‌ها کانت،[ع] توات[غ] و پوسی[ف] هستند. کانت همچنین به عنوان یک لقب تحقیر آمیز برای اشاره به افرادِ هر دو جنس استفاده می‌شود. این استفاده نسبتاً جدید است و از اواخر قرن نوزدهم آغاز شده‌است.[۲۲۲] با انعکاس کاربردهای مختلف ملی، در فرهنگ لغت انگلیسی فشرده آکسفورد، کانت به عنوان «شخص ناخوشایند یا احمق» توصیف شده‌است،[۲۲۳] در حالی که مریام-وبستر اصطلاحی را به عنوان «معمولاً تحقیرآمیز و ناپسند: زن» توصیف کرده‌است.[۲۲۴] با اشاره به اینکه در ایالات متحده از آن به عنوان «روشی توهین آمیز برای اشاره به یک زن» استفاده می‌شود.[۲۲۵] رندوم هاوس آن را به عنوان «مردی نفرت‌انگیز، حقیر یا احمق» تعریف می‌کند.[۲۲۲] برخی از فمینیست‌ها در دهه ۱۹۷۰ سعی کردند اصطلاحات توهین‌آمیز مانند «کانت» را از بین ببرند.[۲۲۶] توات، به عنوان یک لقب تحقیرآمیز به ویژه در انگلیسی بریتانیایی استفاده گسترده‌ای دارد و به یک شخص «نفرت‌انگیز یا احمق» اشاره می‌کند.[۲۲۷][۲۲۸] پوسی، می‌تواند نشان‌دهنده «بزدلی یا ضعف»، «کُس یا واژَن» یا به تعبیری «آمیزش جنسی با زن» باشد.[۲۲۹] در انگلیسی معاصر، استفاده از واژه «پوسی» برای اشاره به زنان، توهین‌آمیز یا تحقیرآمیز تلقی می‌شود زیرا که با شخص به عنوان اشیاء جنسی رفتار می‌شود.[۲۳۰]

در ادبیات و هنر معاصر

واژَن لوکنز[ق] یا «واژَن سخنگو» یک سنت قابل توجه در ادبیات و هنر است که قدمت آن به نقوش فولکلور باستانی «خرگوش سخنگو» می‌رسد.[۲۳۱][۲۳۲] این داستان‌ها معمولاً شامل واژَن‌هایی هستند که به واسطه افسون یا سحر و جادو صحبت می‌کنند و اغلب به بی عفتی خود اعتراف می‌کنند.[۲۳۱] دیگر داستان‌های عامیانهٔ واژَن، به عنوان داشتن دندان «واژَن دِنتاتا»[ک] (در لاتین به معنای "واژَن دندان‌دار") اشاره دارند. این اشاره‌ها به این معناست که رابطه جنسی ممکن است منجر به آسیب، ضعف جنسی یا مردی‌زدایی و اخته شدن مرد شود. این داستان‌ها به‌طور مکرر به عنوان داستان‌های اخطارآمیز گفته می‌شد که در مورد خطرات زنان ناشناس هشدار می‌داد و برای جلوگیری از تجاوز روایت می‌شدند.[۲۳۳]

در سال ۱۹۶۶، هنرمند فرانسوی نیکی دو سان فال با هنرمند دادائیسم جین تینگوئلی و پر اولوف التویدِت[گ] در نصب مجسمه بزرگی به نام «هون-اِن کاتِدرال»[ل] (به معنای «او یک کلیسای جامع» است) برای موزه مدرنا، در استکهلم، سوئد همکاری کرد. هون-اِن کاتِدرال، شکل بیرونی یک مجسمه غول پیکر و خوابیده از یک زن است که بازدیدکنندگان می‌توانند از طریق دهانهٔ واژَن به اندازهٔ یک در و از بین پاهای باز شده او وارد شوند.[۲۳۴]

«تک‌گویی‌های واژَن»، نمایشنامه‌ای قطعه‌ای از ایو انسلر در سال ۱۹۹۶، جنسیت زنانه را به موضوعی برای گفتمان عمومی تبدیل کمک کرده‌است. این نمایشنامه از تعداد متفاوتی از تک‌گویی‌ها تشکیل شده‌است که توسط تعدادی از زنان خوانده می‌شوند. در ابتدا، انسلر هر تک‌گویی را خودش اجرا می‌کرد و در نسخه‌های بعدی سه بازیگر زن حضور داشتند؛ نسخه‌های بعدی شامل یک بازیگر متفاوت برای هر نقش می‌شوند. هر یک از مونولوگ‌ها به جنبه‌ای از تجربه زنانه می‌پردازد و به مسائلی مانند فعالیت جنسی، عشق، تجاوز، قاعدگی، ختنه اندام تناسلی زنان، خودارضایی، زایمان، ارگاسم، نام‌های مختلف متداول برای واژَن یا به عنوان یک جسم فیزیکی از بدن اشاره دارد. یک موضوع تکراری در تمام این قطعات، واژَن به عنوان ابزاری برای توانمندسازی زنانه و نمادی از فردیت است.[۲۳۵][۲۳۶]

تأثیرات اصلاح دستگاه تناسلی

دیدگاه‌های اجتماعی که تحت تأثیر سنت، کمبود دانش دربارهٔ آناتومی یا جنسیت‌گرایی قرار می‌گیرند، می‌توانند تأثیر قابل توجهی بر تصمیم یک فرد برای تغییر اعضای تناسلی خود یا فرد دیگری داشته باشند.[۱۷۸][۲۳۷] زنان ممکن است بخواهند اعضای تناسلی خود (واژَن یا کُس) را تغییر دهند زیرا باور دارند که ظاهر آن، مانند طول لبه‌کوچک، طبیعی نیست یا به این دلیل که می‌خواهند دهانهٔ واژَن کوچک‌تر یا واژَن تنگ‌تر داشته باشند. زنان ممکن است بخواهند از نظر ظاهری و عملکرد جنسی جوان بمانند. این دیدگاه‌ها اغلب تحت تأثیر رسانه‌ها،[۱۷۸][۲۳۸] از جمله فیلم‌های پورنوگرافی،[۲۳۸] قرار می‌گیرند و در نتیجه باعث می‌شود در این موارد زنان عزت نفس پایینی داشته باشند.[۱۷۸] آنها ممکن است از برهنه شدن در مقابلِ شریکِ جنسیِ خود خجالت بکشند و اصرار کنند که با چراغ خاموش رابطه جنسی داشته باشند.[۱۷۸] هنگامی که جراحیِ اصلاحِ دستگاهِ تناسلی صرفاً به دلایل زیبایی انجام می‌شود، اغلب با دیدگاه منفی به آن نگاه می‌شود[۱۷۸] و برخی پزشکان این نوع جراحی را با ختنهٔ اندام تناسلی زنان (FGM) مقایسه کرده‌اند.[۲۳۸]

ختنهٔ اندام تناسلی زنان، همچنین به عنوان ختنهٔ زنان یا بریدن اندام تناسلی زنان نیز شناخته می‌شود، اصلاح و تغییر شکل اعضای تناسلی بدون فواید بهداشتی است.[۲۳۹][۲۴۰] شدیدترین شکل آن ختنه نوع سوم است که شامل بریدن کل یا بخشی از لبه‌های خارجی و دوختن فرج و بسته شدن واژَن است. در این روش یک سوراخ کوچک برای خروج ادرار و خون قاعدگی باقی می‌ماند و بعداً واژَن برای رابطه جنسی و زایمان باز می‌شود.[۲۴۰]

مناقشه قابل توجهی پیرامون ختنه اندام تناسلی زنان[۲۳۹][۲۴۰] با سازمان بهداشت جهانی (WHO) و سایر سازمان‌های بهداشتی که به نمایندگی از حقوق بشر در برابر این روش‌ها مبارزه می‌کنند، همراه است. آنها اعلام کرده‌اند که این اقدام «تجاوزی به حقوق بشر دختران و زنان» است و «منعکس کننده نابرابری ریشه دار بین جنسیت‌ها است».[۲۴۰] ختنه کردن اندام تناسلی زنان تقریباً در تمام تمدن‌های بشری در یک مقطع زمانی وجود داشته‌است،[۲۴۱] که بیشتر به منظور کنترل رفتار جنسی، از جمله خودارضایی، دختران و زنان انجام می‌شود.[۲۴۱][۲۴۰] این عمل در چندین کشور، به ویژه در آفریقا و تا حدودی در سایر نقاط خاورمیانه و جنوب شرق آسیا، بر روی دختران چند روزه تا اواسط نوجوانی، اغلب برای کاهش میل جنسی در تلاش برای حفظ پرده بکارت و باکرگی زنان انجام می‌شود.[۲۳۹][۲۴۰][۲۴۱] کمفورت موموه، اظهار داشت که ممکن است ختنه اندام تناسلی زنان «در مصر باستان به عنوان نشانه تمایز در میان اشراف انجام شده باشد». گزارش‌هایی که نشان می‌دهد آثاری از آلت‌دوزی در مومیایی‌های مصری وجود دارد، موجود است.[۲۴۱]

آداب و رسوم و سنت بیشترین دلایلی است که برای انجام ختنه زنان ذکر شده‌است. برخی از فرهنگ‌ها معتقدند که ختنهٔ اندام تناسلی زنان بخشی از مراسم ورود دختران به بلوغ است و عدم انجام آن می‌تواند انسجام اجتماعی و سیاسی را مختل کند.[۲۴۱][۲۴۰] در این جوامع، دختران اغلب به عنوان بالغ در نظر گرفته نمی‌شوند، مگر اینکه این عمل را انجام داده باشد.[۲۴۰]

دیگر حیوانات

یک گوسفند از طریق واژَن زایمان می‌کند.

واژَن یک ساختار در حیوانات است که در آن جنس ماده به جای نوعی لقاح ضربه‌ای که توسط برخی از بی‌مهرگان استفاده می‌شود، به شکل داخلی بارور می‌شوند. شکل واژَن در میان حیوانات مختلف متفاوت است. در پستاندارانِ جفت‌دار و کیسه‌داران، واژَن از رحم به قسمت بیرونی بدن ماده منتهی می‌شود. کیسه‌دارانِ ماده دو واژَن جانبی دارند که به رحم‌های جداگانه منتهی می‌شوند، اما هر دو از طریق یک روزنهٔ بیرونی باز می‌شوند؛ یک کانال سوم که به عنوان واژَن میانی شناخته می‌شود و ممکن است موقت یا دائمی باشد، برای زایمان استفاده می‌شود.[۲۴۲] کفتارِ خالدارِ ماده منفذ خارجی واژَن ندارد. به جای آن، واژَن از طریق کلیتوریس خارج می‌شود، که به ماده‌ها امکان ادرار کردن، جفت‌گیری و زایمان از طریق کلیتوریس را می‌دهد.[۲۴۳] واژَن کایوت ماده در طول جفت‌گیری منقبض و تنگ می‌شود و یک اتصال جفت‌گیری را تشکیل می‌دهد.[۲۴۴]

پرندگان، مونوتریم‌ها و برخی از خزندگان دارای بخشی از لوله رحمی هستند که به کلواک منتهی می‌شود.[۲۴۵][۲۴۶] مرغ‌ها دارای یک دهانه واژَنی هستند که از راس عمودی کلواک باز می‌شود. واژَن از دهانه به سمت بالا گسترش می‌یابد و به غدد تخمک تبدیل می‌شود.[۲۴۶] در برخی از ماهیانِ بدونِ آرواره، هیچ لولهٔ رحمی و واژَنی وجود ندارد و به جای آن تخمک مستقیماً از داخل حفره بدن عبور می‌کند (و در بیشتر ماهیها و دوزیستان از خارج بارور می‌شوند). در حشرات و سایر بی مهرگان، واژَن می‌تواند بخشی از مجرای تخمک باشد (به سیستم تولید مثل حشرات مراجعه کنید).[۲۴۷] پرندگان یک کلواک دارند که در آن مجرای ادراری، مجرای تولید مثلی (واژَن) و دستگاه گوارش خالی می‌شوند.[۲۴۸] نوع مادهٔ برخی از گونه‌هایِ ماهیانِ آبزیِ ساختارهایِ واژَنی به نام کیسه‌های بن‌بست و کویل‌های هم‌جهت عقربهٔ ساعت برای محافظت از خود در برابر تجاوز جنسی ایجاد کرده‌اند.[۲۴۹]

فقدان تحقیق در مورد واژَن و دیگر اعضای تناسلی زنان، به ویژه برای حیوانات مختلف، دانش در مورد آناتومی جنسی زنان را محدود کرده‌است.[۲۵۰][۲۵۱] یک توضیح برای اینکه چرا اعضای تناسلی مرد بیشتر مورد مطالعه قرار می‌گیرد، درواقع ساده‌تر بودن تجزیه و تحلیل اعضای تناسلی مردانه نسبت به حفره‌های تناسلی زنانه است، زیرا اعضای تناسلی مردانه معمولاً بیرون زده‌است و بنابراین آسان‌تر قابل ارزیابی و اندازه‌گیری است. در مقابل، اندام تناسلی زنان بیشتر پنهان هستند و نیاز به تجزیه و تحلیل بیشتری دارند، که در نتیجه نیاز به زمان بیشتری دارد.[۲۵۰] توضیح دیگری این است که یکی از عمده‌ترین وظایف آلت تناسلی مرد، باروری است، در حالی که اعضای تناسلی زنان ممکن است شکل خود را در تعامل با اعضای تناسلی مردانه تغییر دهند، به ویژه به منظور بهره‌برداری یا مانع شدن از موفقیت تولیدمثلی.[۲۵۰]

نخستی‌سانان غیرانسانی مدل‌های بهینه‌ای برای تحقیقات زیست‌پزشکی انسانی هستند، زیرا انسان‌ها و نخستی‌سانان غیرانسانی در نتیجهٔ فرگشت ویژگی‌های فیزیولوژیکی مشترکی دارند.[۲۵۲] در حالی که قاعدگی به شدت با نوع مادهٔ انسان (زنان) مرتبط است، و آنها بارزترین قاعدگی را دارند، این وضعیت برای خویشاوندان میمون انسان‌نما و میمون‌ها نیز رخ می‌دهد.[۲۵۳][۲۵۴] ماکاک‌های ماده نیز قاعدگی دارند، با طول چرخه‌ای که در طول عمرشان با زنان (انسان) قابل مقایسه است. استروژن‌ها و پروژسترون‌ها در چرخه‌های قاعدگی و در دوران پیش از قاعدگی و پس از یائسگی نیز در زنان و ماکاک‌ها مشابه هستند. با این حال، تنها در ماکاک‌ها کراتینه شدن اپیتلیوم در طول فاز فولیکولی رخ می‌دهد.[۲۵۲] پی‌اچ واژَن ماکاک‌ها نیز متفاوت است، و مقادیر میانی نزدیک به خنثی تا کمی قلیایی دارد و به‌طور گسترده‌ای متغیر است، که ممکن است به دلیل کمبود لاکتوباسیل در میکروبیوم واژَن باشد.[۲۵۲] این یکی از دلایلی است که با وجود استفاده از ماکاک‌ها برای مطالعه انتقال ویروس HIV و آزمایش‌های ضدمیکروبی،[۲۵۲] مدل‌های حیوانی به‌طور معمول در مطالعه عفونت‌های مقاربتی مانند تریکومونازیس استفاده نمی‌شوند. دلیل دیگر آن این است که علل چنین شرایطی به‌طور جدایی ناپذیری با ساختار ژنتیکی انسان پیوند خورده‌است و به کار بردن نتایج حاصل از گونه‌های دیگر روی انسان را دشوار می‌کند.[۲۵۵]

جستارهای وابسته

یادداشت

  1. در برخی جوامع، واژن به عنوان موضوع تبعیض و تنقید مورد استفاده قرار گرفته و به نگرانی‌ها و ترس‌های اجتماعی منجر شده‌است. این تبعیض و نگرانی‌ها می‌توانند به تشویش اعتمادبه‌نفس و رفتارهای جنسی ناسالم زنانه انجامیده و زندگی جنسی فرد را تحت تأثیر قرار دهند.
  2. مجاری پارامزوفریک (یا مجاری مولرین) مجاری جفتی جنین در دستگاه تناسلی زنانه هستند که از طرفین جانبی برآمدگی تناسلی عبور کرده و به غده سینوسی در سینوس ادراری تناسلی اولیه ختم می‌شوند. در زنان، آنها به شکل لوله‌های فالوپ، رحم، دهانه رحم و یک سوم بالای واژن رشد می‌کنند.
  3. سینوس ادراری تناسلی بخشی از بدن انسان است که فقط در رشد اندام‌های ادراری و تناسلی وجود دارد. این قسمت شکمی کلواک است که پس از جدا شدن کلواک از کانال مقعدی در هفته‌های چهارم تا هفتم تشکیل می‌شود.
  4. نوعی بافت تخصصی است که از لایه‌های مرتب شده از سلول‌ها تشکیل شده‌است. این نوع بافت بدن را در برابر نفوذ میکروب‌ها حفاظت می‌کند، زیرا بیشتر میکروب‌ها قادر به نفوذ از طریق بافت محافظی نظیر پوست و غشای مخاطی نیستند؛ بنابراین، این یکی از راه‌های محافظتی بدن در برابر عفونت‌های میکروبی است. این بافت به عنوان لایه بیرونی پوست و لایه داخلی دهان، مری و واژن نقش دارد.
  5. جستجوی حفره بدن، که به سادگی به عنوان جستجوی حفره نیز شناخته می‌شود، یک جستجوی بصری یا بازرسی داخلی دستی حفره‌های بدن برای یافتن مواد ممنوعه (کالاهای قاچاق)، مانند مواد مخدر، پول، جواهرات یا سلاح غیرقانونی است. حفره‌های بدن که اغلب برای پنهان کردن استفاده می‌شود شامل دهان، واژن و راست روده است.
  6. حلقه واژینال ضدبارداری نوعی جاساز هورمونی است که به منظور جلوگیری از بارداری در واژن قرار می‌گیرد. خود حلقه‌ها از یک ماتریس پلیمری پلاستیکی استفاده می‌کنند که به داروی ضدبارداری آغشته شده‌است. این دارو، اغلب با یک یا دو هورمون، مستقیماً از طریق جریان خون از طریق سلول‌هایی که دیواره واژن را پوشانده‌اند جذب می‌شود.
  7. برخی از مطالعات نشان داده‌اند که پرتودرمانیِ درمانِ سرطانِ دهانه‌یِ رحم، ممکن است خطر ابتلا به سرطان واژن را افزایش دهد، اما نتایج این مطالعات متضاد بوده و نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ واژینیت آتروفیک، التهاب دیواره‌های واژن در نتیجه نازک شدن بافت به دلیل کمبود استروژن است.

پانویس

  1. sheath
  2. Scabbard
  3. Rectouterine pouch
  4. Carunculae Myrtiformes
  5. Labioscrotal swelling
  6. Koff
  7. Sinovaginal bulb
  8. Wolffian duct
  9. The lamina propria
  10. Vatsyayana Mallanaga
  11. Tenting effect
  12. Ballooning effect
  13. Vaginal Flora
  14. Vaginal microbiota
  15. Vaginal microbiome
  16. Lactobacillus
  17. Lactobacillus gasseri
  18. Aelius Galenus
  19. Andreas Vesalius
  20. suffocatio ex semine retento
  21. cunt
  22. twat
  23. pussy
  24. vagina loquens
  25. vagina dentata
  26. Per Olof Ultvedt
  27. Hon-en katedral

منابع

  1. "vagin". Wiktionary (به انگلیسی). 2022-05-19.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ Stevenson A (2010). Oxford Dictionary of English. Oxford University Press. p. 1962. ISBN 978-0-19-957112-3. Archived from the original on June 3, 2021. Retrieved October 27, 2015.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ واژهٔ مصوب فرهنگستان زبان و ادب پارسی، دفتر نخست تا چهارم
  4. Nevid J, Rathus S, Rubenstein H (1998). Health in the New Millennium: The Smart Electronic Edition (S.E.E.). Macmillan. p. 297. ISBN 978-1-57259-171-4. Archived from the original on June 3, 2021. Retrieved October 27, 2015.
  5. Lipsky MS (2006). American Medical Association Concise Medical Encyclopedia. Random House Reference. p. 96. ISBN 978-0-375-72180-9. Archived from the original on June 3, 2021. Retrieved October 27, 2015.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ ۶٫۶ Dalton M (2014). Forensic Gynaecology. Cambridge University Press. p. 65. ISBN 978-1-107-06429-4. Archived from the original on September 17, 2020. Retrieved October 27, 2015.
  7. Jones T, Wear D, Friedman LD (2014). Health Humanities Reader. Rutgers University Press. pp. 231–232. ISBN 978-0-8135-7367-0. Archived from the original on June 3, 2021. Retrieved October 27, 2015.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ Kirkpatrick M (2012). Human Sexuality: Personality and Social Psychological Perspectives. Springer Science & Business Media. p. 175. ISBN 978-1-4684-3656-3. Archived from the original on April 22, 2021. Retrieved February 3, 2016.
  9. Hill CA (2007). Human Sexuality: Personality and Social Psychological Perspectives. SAGE Publications. pp. 265–266. ISBN 978-1-5063-2012-0. Archived from the original on June 3, 2021. Retrieved February 3, 2016. Little thought apparently has been devoted to the nature of female genitals in general, likely accounting for the reason that most people use incorrect terms when referring to female external genitals. The term typically used to talk about female genitals is vagina, which is actually an internal sexual structure, the muscular passageway leading outside from the uterus. The correct term for the female external genitals is vulva, as discussed in chapter 6, which includes the clitoris, labia majora, and labia minora.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ Sáenz-Herrero M (2014). Psychopathology in Women: Incorporating Gender Perspective into Descriptive Psychopathology. Springer. p. 250. ISBN 978-3-319-05870-2. Archived from the original on April 22, 2021. Retrieved February 3, 2016. In addition, there is a current lack of appropriate vocabulary to refer to the external female genitals, using, for example, 'vagina' and 'vulva' as if they were synonyms, as if using these terms incorrectly were harmless to the sexual and psychological development of women.'
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ ۱۱٫۴ ۱۱٫۵ ۱۱٫۶ Snell RS (2004). Clinical Anatomy: An Illustrated Review with Questions and Explanations. Lippincott Williams & Wilkins. p. 98. ISBN 978-0-7817-4316-7. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved October 27, 2015.
  12. ۱۲٫۰۰ ۱۲٫۰۱ ۱۲٫۰۲ ۱۲٫۰۳ ۱۲٫۰۴ ۱۲٫۰۵ ۱۲٫۰۶ ۱۲٫۰۷ ۱۲٫۰۸ ۱۲٫۰۹ ۱۲٫۱۰ ۱۲٫۱۱ ۱۲٫۱۲ ۱۲٫۱۳ ۱۲٫۱۴ ۱۲٫۱۵ ۱۲٫۱۶ ۱۲٫۱۷ Dutta DC (2014). DC Dutta's Textbook of Gynecology. JP Medical Ltd. pp. 2–7. ISBN 978-93-5152-068-9. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved October 27, 2015.
  13. Drake R, Vogl AW, Mitchell A (2016). Gray's Basic Anatomy E-Book. Elsevier Health Sciences. p. 246. ISBN 978-0-323-50850-6. Archived from the original on June 4, 2021. Retrieved May 25, 2018.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ Ginger VA, Yang CC (2011). "Functional Anatomy of the Female Sex Organs". In Mulhall JP, Incrocci L, Goldstein I, Rosen R (eds.). Cancer and Sexual Health. Springer. pp. 13, 20–21. ISBN 978-1-60761-915-4. Archived from the original on December 16, 2019. Retrieved August 20, 2020.
  15. Ransons A (May 15, 2009). "Reproductive Choices". Health and Wellness for Life. Human Kinetics 10%. p. 221. ISBN 978-0-7360-6850-5. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  16. Beckmann CR (2010). Obstetrics and Gynecology. Lippincott Williams & Wilkins. p. 37. ISBN 978-0-7817-8807-6. Archived from the original on February 15, 2017. Retrieved January 31, 2017. Because the vagina is collapsed, it appears H-shaped in cross section.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ ۱۷٫۳ ۱۷٫۴ ۱۷٫۵ Standring S, Borley NR, eds. (2008). Gray's anatomy: the anatomical basis of clinical practice (40th ed.). London: Churchill Livingstone. pp. 1281–4. ISBN 978-0-8089-2371-8.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ Baggish MS, Karram MM (2011). Atlas of Pelvic Anatomy and Gynecologic Surgery - E-Book. Elsevier Health Sciences. p. 582. ISBN 978-1-4557-1068-3. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved May 7, 2018.
  19. ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ Arulkumaran S, Regan L, Papageorghiou A, Monga A, Farquharson D (2011). Oxford Desk Reference: Obstetrics and Gynaecology. OUP Oxford. p. 472. ISBN 978-0-19-162087-4. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved May 7, 2018.
  20. Manual of Obstetrics (3rd ed.). Elsevier. 2011. pp. 1–16. ISBN 978-81-312-2556-1.
  21. Smith RP, Turek P (2011). Netter Collection of Medical Illustrations: Reproductive System E-Book. Elsevier Health Sciences. p. 443. ISBN 978-1-4377-3648-9. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved May 7, 2018.
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ Knight B (1997). Simpson's Forensic Medicine (11th ed.). London: Arnold. p. 114. ISBN 978-0-7131-4452-9.
  23. Perlman SE, Nakajyma ST, Hertweck SP (2004). Clinical protocols in pediatric and adolescent gynecology. Parthenon. p. 131. ISBN 978-1-84214-199-1.
  24. ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ Wylie L (2005). Essential Anatomy and Physiology in Maternity Care. Elsevier Health Sciences. pp. 157–158. ISBN 978-0-443-10041-3. Archived from the original on May 5, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  25. Emans SJ (2000). "Physical Examination of the Child and Adolescent". Evaluation of the Sexually Abused Child: A Medical Textbook and Photographic Atlas (2nd ed.). Oxford University Press. pp. 61–65. ISBN 978-0-19-974782-5. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved August 2, 2015.
  26. ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ ۲۶٫۲ Edmonds K (2012). Dewhurst's Textbook of Obstetrics and Gynaecology. John Wiley & Sons. p. 423. ISBN 978-0-470-65457-6. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  27. Merz E, Bahlmann F (2004). Ultrasound in Obstetrics and Gynecology. Vol. 1. Thieme Medical Publishers. p. 129. ISBN 978-1-58890-147-7.
  28. Schuenke M, Schulte E, Schumacher U (2010). General Anatomy and Musculoskeletal System. Thieme Medical Publishers. p. 192. ISBN 978-1-60406-287-8. Archived from the original on July 23, 2014. Retrieved October 27, 2015.
  29. Herrington CS (2017). Pathology of the Cervix. Springer Science & Business Media. pp. 2–3. ISBN 978-3-319-51257-0. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved March 21, 2018.
  30. ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ ۳۰٫۲ ۳۰٫۳ Woodruff TJ, Janssen SJ, Guillette LJ, Jr, Giudice LC (2010). Environmental Impacts on Reproductive Health and Fertility. Cambridge University Press. p. 33. ISBN 978-1-139-48484-8. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved March 21, 2018.
  31. ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ ۳۱٫۲ Robboy S, Kurita T, Baskin L, Cunha GR (2017). "New insights into human female reproductive tract development". Differentiation. 97: 9–22. doi:10.1016/j.diff.2017.08.002. PMC 5712241. PMID 28918284.
  32. ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ Grimbizis GF, Campo R, Tarlatzis BC, Gordts S (2015). Female Genital Tract Congenital Malformations: Classification, Diagnosis and Management. Springer Science & Business Media. p. 8. ISBN 978-1-4471-5146-3. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved March 21, 2018.
  33. Kurman RJ (2013). Blaustein's Pathology of the Female Genital Tract. Springer Science & Business Media. p. 132. ISBN 978-1-4757-3889-6. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved March 21, 2018.
  34. Brown L (2012). Pathology of the Vulva and Vagina. Springer Science+Business Media. pp. 6–7. ISBN 978-0-85729-757-0. Archived from the original on April 25, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  35. ۳۵٫۰ ۳۵٫۱ Arulkumaran S, Regan L, Papageorghiou A, Monga A, Farquharson D (2011). Oxford Desk Reference: Obstetrics and Gynaecology. Oxford University Press. p. 471. ISBN 978-0-19-162087-4. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  36. Bitzer J, Lipshultz L, Pastuszak A, Goldstein A, Giraldi A, Perelman M (2016). "The Female Sexual Response: Anatomy and Physiology of Sexual Desire, Arousal, and Orgasm in Women". Management of Sexual Dysfunction in Men and Women (به انگلیسی). Springer New York. p. 202. doi:10.1007/978-1-4939-3100-2_18. ISBN 978-1-4939-3099-9.
  37. Blaskewicz CD, Pudney J, Anderson DJ (July 2011). "Structure and function of intercellular junctions in human cervical and vaginal mucosal epithelia". Biology of Reproduction. 85 (1): 97–104. doi:10.1095/biolreprod.110.090423. PMC 3123383. PMID 21471299.
  38. Mayeaux EJ, Cox JT (2011). Modern Colposcopy Textbook and Atlas. Lippincott Williams & Wilkins. ISBN 978-1-4511-5383-5.
  39. ۳۹٫۰ ۳۹٫۱ ۳۹٫۲ Kurman RJ, ed. (2002). Blaustein's Pathology of the Female Genital Tract (5th ed.). Springer. p. 154. ISBN 978-0-387-95203-1. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved October 27, 2015.
  40. ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ ۴۰٫۲ Beckmann CR (2010). Obstetrics and Gynecology. Lippincott Williams & Wilkins. pp. 241–245. ISBN 978-0-7817-8807-6. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved October 27, 2015.
  41. ۴۱٫۰ ۴۱٫۱ ۴۱٫۲ ۴۱٫۳ Robboy SJ (2009). Robboy's Pathology of the Female Reproductive Tract. Elsevier Health Sciences. p. 111. ISBN 978-0-443-07477-6. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved December 15, 2017.
  42. Nunn KL, Forney LJ (September 2016). "Unraveling the Dynamics of the Human Vaginal Microbiome". The Yale Journal of Biology and Medicine. 89 (3): 331–337. ISSN 0044-0086. PMC 5045142. PMID 27698617.
  43. Gupta R (2011). Reproductive and developmental toxicology. London: Academic Press. pp. 1005. ISBN 978-0-12-382032-7.
  44. ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ Hall J (2011). Guyton and Hall textbook of medical physiology (12th ed.). Philadelphia: Saunders/Elsevier. p. 993. ISBN 978-1-4160-4574-8.
  45. Gad SC (2008). Pharmaceutical Manufacturing Handbook: Production and Processes. John Wiley & Sons. p. 817. ISBN 978-0-470-25980-1. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  46. ۴۶٫۰ ۴۶٫۱ ۴۶٫۲ ۴۶٫۳ ۴۶٫۴ ۴۶٫۵ ۴۶٫۶ ۴۶٫۷ Anderson DJ, Marathe J, Pudney J (June 2014). "The Structure of the Human Vaginal Stratum Corneum and its Role in Immune Defense". American Journal of Reproductive Immunology (به انگلیسی). 71 (6): 618–623. doi:10.1111/aji.12230. ISSN 1600-0897. PMC 4024347. PMID 24661416.
  47. ۴۷٫۰ ۴۷٫۱ Zimmern PE, Haab F, Chapple CR (2007). Vaginal Surgery for Incontinence and Prolapse. Springer Science & Business Media. p. 6. ISBN 978-1-84628-346-8. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved December 3, 2017.
  48. O'Rahilly R (2008). "Blood vessels, nerves and lymphatic drainage of the pelvis". In O'Rahilly R, Müller F, Carpenter S, Swenson R (eds.). Basic Human Anatomy: A Regional Study of Human Structure (به انگلیسی). Dartmouth Medical School. Archived from the original on December 2, 2017. Retrieved December 13, 2017.
  49. ۴۹٫۰ ۴۹٫۱ Sabater S, Andres I, Lopez-Honrubia V, Berenguer R, Sevillano M, Jimenez-Jimenez E, Rovirosa A, Arenas M (August 9, 2017). "Vaginal cuff brachytherapy in endometrial cancer – a technically easy treatment?". Cancer Management and Research. 9: 351–362. doi:10.2147/CMAR.S119125. ISSN 1179-1322. PMC 5557121. PMID 28848362.
  50. واژهٔ مصوب فرهنگستان در حوزهٔ پزشکی هم‌ارزِ «Menstruation» (انگلیسی)؛ منبع: گروه واژه‌گزینی. جواد میرشکاری، ویراستار. دفتر پنجم. فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان. تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۳۱-۷۶-۴ (ذیل سرواژهٔ Menstruation)
  51. "Menstruation and the menstrual cycle fact sheet". Office of Women's Health. December 23, 2014. Archived from the original on June 26, 2015. Retrieved June 25, 2015.
  52. Wangikar P, Ahmed T, Vangala S (2011). "Toxicologic pathology of the reproductive system". In Gupta RC (ed.). Reproductive and developmental toxicology. London: Academic Press. p. 1005. ISBN 978-0-12-382032-7. OCLC 717387050.
  53. Sherwood L (2013). Human Physiology: From Cells to Systems (8th ed.). Belmont, California: Cengage. pp. 735–794. ISBN 978-1-111-57743-8.
  54. Silverthorn DU (2013). Human Physiology: An Integrated Approach (6th ed.). Glenview, IL: Pearson Education. pp. 850–890. ISBN 978-0-321-75007-5.
  55. Vostral SL (2008). Under Wraps: A History of Menstrual Hygiene Technology. Lexington Books. pp. 1–181. ISBN 978-0-7391-1385-1. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved March 22, 2018.
  56. ۵۶٫۰ ۵۶٫۱ Sloane E (2002). Biology of Women. Cengage Learning. pp. 32, 41–42. ISBN 978-0-7668-1142-3. Archived from the original on June 28, 2014. Retrieved October 27, 2015.
  57. Bourcier A, McGuire EJ, Abrams P (2004). Pelvic Floor Disorders. Elsevier Health Sciences. p. 20. ISBN 978-0-7216-9194-7. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved June 8, 2018.
  58. Wiederman MW, Whitley BE Jr (2012). Handbook for Conducting Research on Human Sexuality. Psychology Press. ISBN 978-1-135-66340-7. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved June 8, 2018.
  59. Cummings M (2006). Human Heredity: Principles and Issues (Updated ed.). Cengage Learning. pp. 153–154. ISBN 978-0-495-11308-9. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  60. Sirven JI, Malamut BL (2008). Clinical Neurology of the Older Adult. Lippincott Williams & Wilkins. pp. 230–232. ISBN 978-0-7817-6947-1. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved June 8, 2018.
  61. ۶۱٫۰ ۶۱٫۱ Lee MT (2013). Love, Sex and Everything in Between. Marshall Cavendish International Asia Pte Ltd. p. 76. ISBN 978-981-4516-78-5. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  62. ۶۲٫۰ ۶۲٫۱ ۶۲٫۲ ۶۲٫۳ Sex and Society. Vol. 2. Marshall Cavendish Corporation. 2009. p. 590. ISBN 978-0-7614-7907-9. Archived from the original on April 12, 2021. Retrieved August 20, 2020.
  63. ۶۳٫۰ ۶۳٫۱ ۶۳٫۲ ۶۳٫۳ Weiten W, Dunn D, Hammer E (2011). Psychology Applied to Modern Life: Adjustment in the 21st Century. Cengage Learning. p. 386. ISBN 978-1-111-18663-0. Archived from the original on June 14, 2013. Retrieved October 27, 2015.
  64. ۶۴٫۰ ۶۴٫۱ ۶۴٫۲ ۶۴٫۳ ۶۴٫۴ Greenberg JS, Bruess CE, Conklin SC (2010). Exploring the Dimensions of Human Sexuality. Jones & Bartlett Publishers. p. 126. ISBN 978-981-4516-78-5. Archived from the original on May 2, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  65. ۶۵٫۰ ۶۵٫۱ Greenberg JS, Bruess CE, Oswalt SB (2014). Exploring the Dimensions of Human Sexuality. Jones & Bartlett Publishers. pp. 102–104. ISBN 978-1-4496-4851-0. Archived from the original on September 10, 2015. Retrieved October 27, 2015.
  66. ۶۶٫۰ ۶۶٫۱ Hines T (August 2001). "The G-Spot: A modern gynecologic myth". Am J Obstet Gynecol. 185 (2): 359–62. doi:10.1067/mob.2001.115995. PMID 11518892. S2CID 32381437. Archived from the original on 30 July 2022. Retrieved 8 September 2023.
  67. ۶۷٫۰ ۶۷٫۱ ۶۷٫۲ Bullough VL, Bullough B (2014). Human Sexuality: An Encyclopedia. Routledge. pp. 229–231. ISBN 978-1-135-82509-6. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  68. ۶۸٫۰ ۶۸٫۱ Balon R, Segraves RT (2009). Clinical Manual of Sexual Disorders. American Psychiatric Pub. p. 258. ISBN 978-1-58562-905-3. Archived from the original on June 27, 2014. Retrieved October 27, 2015.
  69. Rosenthal M (2012). Human Sexuality: From Cells to Society. Cengage Learning. p. 76. ISBN 978-0-618-75571-4. Archived from the original on December 10, 2020. Retrieved October 27, 2015.
  70. Carroll J (2012). Discovery Series: Human Sexuality. Cengage Learning. pp. 282–289. ISBN 978-1-111-84189-8. Archived from the original on May 5, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  71. Carroll JL (2018). Sexuality Now: Embracing Diversity (1st ed.). Cengage Learning. p. 299. ISBN 978-1-337-67206-1. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 16, 2018.
  72. ۷۲٫۰ ۷۲٫۱ Hales D (2012). An Invitation to Health (1st ed.). Cengage Learning. pp. 296–297. ISBN 978-1-111-82700-7. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 16, 2018.
  73. Carroll JL (2009). Sexuality Now: Embracing Diversity. Cengage Learning. p. 272. ISBN 978-0-495-60274-3. Archived from the original on June 15, 2013. Retrieved August 20, 2020.
  74. Zenilman J, Shahmanesh M (2011). Sexually Transmitted Infections: Diagnosis, Management, and Treatment. Jones & Bartlett Publishers. pp. 329–330. ISBN 978-0-495-81294-4. Archived from the original on March 12, 2017. Retrieved August 20, 2020.
  75. Taormino T (2009). The Big Book of Sex Toys. Quiver. p. 52. ISBN 978-1-59233-355-4. Archived from the original on September 5, 2015. Retrieved October 27, 2015.
  76. Pitts-Taylor V (2008). Cultural Encyclopedia of the Body. Greenwood Publishing Group. p. 525. ISBN 978-0-313-34145-8. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved August 10, 2017.
  77. Kramarae C, Spender D (2004). Routledge International Encyclopedia of Women: Global Women's Issues and Knowledge. Routledge. p. 1840. ISBN 978-1-135-96315-6. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved August 10, 2017.
  78. ۷۸٫۰ ۷۸٫۱ O'Connell HE, Sanjeevan KV, Hutson JM (October 2005). "Anatomy of the clitoris". The Journal of Urology. 174 (4 Pt 1): 1189–95. doi:10.1097/01.ju.0000173639.38898.cd. PMID 16145367. S2CID 26109805.
  79. ۷۹٫۰ ۷۹٫۱ Kilchevsky A, Vardi Y, Lowenstein L, Gruenwald I (January 2012). "Is the Female G-Spot Truly a Distinct Anatomic Entity?". The Journal of Sexual Medicine. 9 (3): 719–26. doi:10.1111/j.1743-6109.2011.02623.x. PMID 22240236.
  80. ۸۰٫۰ ۸۰٫۱ ۸۰٫۲ Heffner LJ, Schust DJ (2014). The Reproductive System at a Glance. John Wiley & Sons. p. 39. ISBN 978-1-118-60701-5. Archived from the original on April 28, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  81. Silbernagl S, Despopoulos A (2011). Color Atlas of Physiology. Thieme. p. 310. ISBN 978-1-4496-4851-0. Archived from the original on May 7, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  82. Carroll JL (2015). Sexuality Now: Embracing Diversity. Cengage Learning. p. 271. ISBN 978-1-305-44603-8. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved August 21, 2017.
  83. Brewster S, Bhattacharya S, Davies J, Meredith S, Preston P (2011). The Pregnant Body Book. Penguin. pp. 66–67. ISBN 978-0-7566-8712-0. Archived from the original on May 15, 2015. Retrieved March 4, 2015.
  84. ۸۴٫۰ ۸۴٫۱ Linnard-Palmer, Luanne; Coats, Gloria (2017). Safe Maternity and Pediatric Nursing Care (به انگلیسی). F. A. Davis Company. p. 108. ISBN 978-0-8036-2494-8.
  85. Callahan T, Caughey AB (2013). Blueprints Obstetrics and Gynecology. Lippincott Williams & Wilkins. p. 40. ISBN 978-1-4511-1702-8. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 8, 2018.
  86. ۸۶٫۰ ۸۶٫۱ Pillitteri A (2013). Maternal and Child Health Nursing: Care of the Childbearing and Childrearing Family. Lippincott Williams & Wilkins. p. 298. ISBN 978-1-4698-3322-4. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 3, 2018.
  87. ۸۷٫۰ ۸۷٫۱ Raines, Deborah; Cooper, Danielle B. (2021). Braxton Hicks Contractions (به انگلیسی). StatPearls Publishing. PMID 29262073.
  88. ۸۸٫۰ ۸۸٫۱ Forbes, Helen; Watt, Elizabethl (2020). Jarvis's Health Assessment and Physical Examination (به انگلیسی) (3 ed.). Elsevier Health Sciences. p. 834. ISBN 978-0-7295-8793-8.
  89. Orshan SA (2008). Maternity, Newborn, and Women's Health Nursing: Comprehensive Care Across the Lifespan. Lippincott Williams & Wilkins. pp. 585–586. ISBN 978-0-7817-4254-2.
  90. Hutchison, Julia; Mahdy, Heba; Hutchison, Justin (2022). Stages of Labor (به انگلیسی). StatPearls Publishing. PMID 31335010.
  91. Clark–Patterson, Gabrielle; Domingo, Mari; Miller, Kristin (June 2022). "Biomechanics of pregnancy and vaginal delivery". Current Opinion in Biomedical Engineering. 22: 100386. doi:10.1016/j.cobme.2022.100386. ISSN 2468-4511.
  92. "Pregnancy Labor and Birth". Office on Women's Health, U.S. Department of Health and Human Services. February 1, 2017. Archived from the original on July 28, 2017. Retrieved July 15, 2017.
  93. Ricci SS, Kyle T (2009). Maternity and Pediatric Nursing. Lippincott Williams & Wilkins. pp. 431–432. ISBN 978-0-7817-8055-1.
  94. Fletcher, S, Grotegut, CA, James, AH (December 2012). "Lochia patterns among normal women: a systematic review". Journal of Women's Health. 21 (12): 1290–4. doi:10.1089/jwh.2012.3668. PMID 23101487.
  95. Petrova MI, Lievens E, Malik S, Imholz N, Lebeer S (2015). "Lactobacillus species as biomarkers and agents that can promote various aspects of vaginal health". Frontiers in Physiology. 6: 81. doi:10.3389/fphys.2015.00081. ISSN 1664-042X. PMC 4373506. PMID 25859220.
  96. ۹۶٫۰ ۹۶٫۱ ۹۶٫۲ ۹۶٫۳ ۹۶٫۴ ۹۶٫۵ King TL, Brucker MC (2010). Pharmacology for Women's Health. Jones & Bartlett Publishers. pp. 951–953. ISBN 978-1-4496-1073-9. Archived from the original on May 2, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  97. ۹۷٫۰ ۹۷٫۱ ۹۷٫۲ ۹۷٫۳ ۹۷٫۴ ۹۷٫۵ ۹۷٫۶ Damico D (2016). Health & physical assessment in nursing. Boston: Pearson. p. 665. ISBN 978-0-13-387640-6.
  98. "NCI Dictionary of Cancer Terms". National Cancer Institute. February 2, 2011. Archived from the original on September 14, 2018. Retrieved January 5, 2018.
  99. Vickery DM, Fries JF (2013). Take Care of Yourself: The Complete Illustrated Guide to Medical Self-Care. Da Capo Press. ISBN 978-0-7867-5218-8. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved October 27, 2015.
  100. "CDC - Cervical Cancer Screening Recommendations and Considerations - Gynecologic Cancer Curriculum - Inside Knowledge Campaign". Centers for Disease Control and Prevention (به انگلیسی). Archived from the original on January 19, 2018. Retrieved January 19, 2018.
  101. ۱۰۱٫۰ ۱۰۱٫۱ Moyer VA (September 2016). "Screening for cervical cancer: U.S. Preventive Services Task Force recommendation statement". Annals of Internal Medicine. 156 (12): 880–91. doi:10.7326/0003-4819-156-12-201206190-00424. PMID 22711081.
  102. Saslow D (2012). "American Cancer Society, American Society for Colposcopy and Cervical Pathology, and American Society for Clinical Pathology Screening Guidelines for the Prevention and Early Detection of Cervical Cancer". Journal of Lower Genital Tract Disease. 16 (3): 175–204. doi:10.1097/LGT.0b013e31824ca9d5. PMC 3915715. PMID 22418039.
  103. "Can Cervical Cancer Be Prevented?". American Cancer Society. November 1, 2017. Archived from the original on December 10, 2016. Retrieved January 7, 2018.
  104. Qaseem A, Humphrey LL, Harris R, Starkey M, Denberg TD (July 1, 2014). "Screening pelvic examination in adult women: a clinical practice guideline from the American College of Physicians". Annals of Internal Medicine. 161 (1): 67–72. CiteSeerX 10.1.1.691.4471. doi:10.7326/M14-0701. PMID 24979451.[Free text]
  105. "Pelvic exam - About - Mayo Clinic". www.mayoclinic.org (به انگلیسی). Archived from the original on January 5, 2018. Retrieved January 4, 2018.
  106. Hinrichsen C, Lisowski P (2007). Anatomy Workbook. World Scientific Publishing Company. p. 101. ISBN 978-981-256-906-6. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved October 19, 2020.
  107. Stering R (2004). Police Officer's Handbook: An Introductory Guide. Jones & Bartlett Learning. p. 80. ISBN 978-0-7637-4789-3. Archived from the original on April 3, 2017. Retrieved April 2, 2017.
  108. ۱۰۸٫۰ ۱۰۸٫۱ Hoffman B, Schorge J, Schaffer J, Halvorson L, Bradshaw K, Cunningham F (2012). Williams gynecology (2nd ed.). New York: McGraw-Hill Medical. p. 371. ISBN 978-0-07-171672-7. OCLC 779244257.
  109. "Prenatal care and tests | womenshealth.gov". womenshealth.gov (به انگلیسی). December 13, 2016. Archived from the original on April 18, 2019. Retrieved January 5, 2018.Public Domain This article incorporates text from this source, which is in the public domain.
  110. Ranade VV, Cannon JB (2011). Drug Delivery Systems (3rd ed.). CRC Press. p. 337. ISBN 978-1-4398-0618-0. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  111. Lehne RA, Rosenthal L (2014). Pharmacology for Nursing Care. Elsevier Health Sciences. p. 1146. ISBN 978-0-323-29354-9. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  112. Srikrishna S, Cardozo L (April 2013). "The vagina as a route for drug delivery: a review". International Urogynecology Journal (به انگلیسی). 24 (4): 537–543. doi:10.1007/s00192-012-2009-3. ISSN 0937-3462. PMID 23229421.
  113. "The Benefits of Vaginal Drug Administration—Communicating Effectively With Patients: The Vagina: New Options for the Administration of Medications". www.medscape.org. Medscape. January 8, 2018. Archived from the original on October 18, 2015. Retrieved January 8, 2018.
  114. Maclean A, Reid W (2011). "40". In Shaw R (ed.). Gynaecology. Edinburgh New York: Churchill Livingstone/Elsevier. pp. 599–612. ISBN 978-0-7020-3120-5.
  115. Nardis C, Mosca L, Mastromarino P (September 2013). "Vaginal microbiota and viral sexually transmitted diseases". Annali di Igiene: Medicina Preventiva e di Comunita (به انگلیسی). 25 (5): 443–456. doi:10.7416/ai.2013.1946. ISSN 1120-9135. PMID 24048183.
  116. ۱۱۶٫۰ ۱۱۶٫۱ AAOS (2011). AEMT: Advanced Emergency Care and Transportation of the Sick and Injured. Jones & Bartlett Publishers. p. 766. ISBN 978-1-4496-8428-0. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved December 20, 2017.
  117. ۱۱۷٫۰ ۱۱۷٫۱ Leifer G (2014). Introduction to Maternity and Pediatric Nursing - E-Book. Elsevier Health Sciences. p. 276. ISBN 978-0-323-29358-7. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved December 20, 2017.
  118. Alldredge BK, Corelli RL, Ernst ME (2012). Koda-Kimble and Young's Applied Therapeutics: The Clinical Use of Drugs. Lippincott Williams & Wilkins. pp. 1636–1641. ISBN 978-1-60913-713-7. Archived from the original on April 24, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  119. Lamont RF, Sobel JD, Akins RA, Hassan SS, Chaiworapongsa T, Kusanovic JP, Romero R (April 2011). "The vaginal microbiome: new information about genital tract flora using molecular based techniques". BJOG: An International Journal of Obstetrics & Gynaecology (به انگلیسی). 118 (5): 533–549. doi:10.1111/j.1471-0528.2010.02840.x. ISSN 1471-0528. PMC 3055920. PMID 21251190.
  120. "NCI Dictionary of Cancer Terms". National Cancer Institute. February 2, 2011. Archived from the original on September 14, 2018. Retrieved January 4, 2018.Public Domain This article incorporates text from this source, which is in the public domain.
  121. ۱۲۱٫۰ ۱۲۱٫۱ ۱۲۱٫۲ Grimes JA, Smith LA, Fagerberg K (2013). Sexually Transmitted Disease: An Encyclopedia of Diseases, Prevention, Treatment, and Issues: An Encyclopedia of Diseases, Prevention, Treatment, and Issues. ABC-CLIO. pp. 144, 590–592. ISBN 978-1-4408-0135-8. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved December 11, 2017.
  122. Martino JL, Vermund SH (2002). "Vaginal douching: evidence for risks or benefits to women's health". Epidemiologic Reviews. 24 (2): 109–24. doi:10.1093/epirev/mxf004. PMC 2567125. PMID 12762087.
  123. ۱۲۳٫۰ ۱۲۳٫۱ McGrath J, Foley A (2016). Emergency Nursing Certification (CEN): Self-Assessment and Exam Review. McGraw Hill Professional. p. 138. ISBN 978-1-259-58715-3.
  124. ۱۲۴٫۰ ۱۲۴٫۱ Wright, WF (2013). Essentials of Clinical Infectious Diseases. Demos Medical Publishing. p. 269. ISBN 978-1-61705-153-1. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 3, 2018.
  125. ۱۲۵٫۰ ۱۲۵٫۱ Ferri FF (2012). Ferri's Clinical Advisor 2013. Elsevier Health Sciences. pp. 1134–1140. ISBN 978-0-323-08373-7. Archived from the original on March 26, 2015. Retrieved October 27, 2015.
  126. Sommers MS, Fannin E (2014). Diseases and Disorders: A Nursing Therapeutics Manual. F.A. Davis. p. 115. ISBN 978-0-8036-4487-8. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved March 10, 2018.
  127. Hales D (2008). An Invitation to Health Brief 2010-2011. Cengage Learning. pp. 269–271. ISBN 978-0-495-39192-0. Archived from the original on December 31, 2013. Retrieved October 27, 2015.
  128. Alexander W, Bader H, LaRosa JH (2011). New Dimensions in Women's Health. Jones & Bartlett Publishers. p. 211. ISBN 978-1-4496-8375-7. Archived from the original on July 15, 2014. Retrieved October 27, 2015.
  129. Knox D, Schacht C (2007). Choices in Relationships: Introduction to Marriage and the Family. Cengage Learning. pp. 296–297. ISBN 978-0-495-09185-1. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 16, 2017.
  130. ۱۳۰٫۰ ۱۳۰٫۱ Kumar B, Gupta S (2014). Sexually Transmitted Infections. Elsevier Health Sciences. pp. 126–127. ISBN 978-81-312-2978-1. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 16, 2017.
  131. Hornstein T, Schwerin JL (2012). Biology of Women. Cengage Learning. pp. 126–127. ISBN 978-1-4354-0033-7. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 16, 2017.
  132. "Stage I Vaginal Cancer". National Cancer Institute. National Institutes of Health. February 9, 2017. Archived from the original on April 9, 2019. Retrieved December 14, 2017.Public Domain This article incorporates text from this source, which is in the public domain.
  133. ۱۳۳٫۰ ۱۳۳٫۱ Salhan S (2011). Textbook of Gynecology. JP Medical Ltd. p. 270. ISBN 978-93-5025-369-4. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  134. Paludi MA (2014). The Praeger Handbook on Women's Cancers: Personal and Psychosocial Insights. ABC-CLIO. p. 111. ISBN 978-1-4408-2814-0. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  135. ۱۳۵٫۰ ۱۳۵٫۱ ۱۳۵٫۲ "What Are the Risk Factors for Vaginal Cancer?". American Cancer Society. October 19, 2017. Archived from the original on January 6, 2018. Retrieved January 5, 2018.
  136. Chi D, Berchuck A, Dizon DS, Yashar CM (2017). Principles and Practice of Gynecologic Oncology. Lippincott Williams & Wilkins. p. 87. ISBN 978-1-4963-5510-2. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved December 14, 2017.
  137. Berek JS, Hacker NF (2010). Berek and Hacker's Gynecologic Oncology. Lippincott Williams & Wilkins. p. 225. ISBN 978-0-7817-9512-8.
  138. Bibbo M, Wilbur D (2014). Comprehensive Cytopathology E-Book. Elsevier Health Sciences. p. 49. ISBN 978-0-323-26576-8. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved December 14, 2017.
  139. ۱۳۹٫۰ ۱۳۹٫۱ Daniels R, Nicoll LH (2011). Contemporary Medical-Surgical Nursing. Cengage Learning. p. 1776. ISBN 978-1-133-41875-7. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved December 14, 2017.
  140. Washington CM, Leaver DT (2015). Principles and Practice of Radiation Therapy. Elsevier Health Sciences. p. 749. ISBN 978-0-323-28781-4. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved December 14, 2017.
  141. ۱۴۱٫۰ ۱۴۱٫۱ ۱۴۱٫۲ "Cervical, Endometrial, Vaginal and Vulvar Cancers - Gynecologic Brachytherapy". radonc.ucla.edu. Archived from the original on December 14, 2017. Retrieved December 13, 2017.
  142. Sabater S, Andres I, Lopez-Honrubia V, Berenguer R, Sevillano M, Jimenez-Jimenez E, Rovirosa A, Arenas M (August 9, 2017). "Vaginal cuff brachytherapy in endometrial cancer – a technically easy treatment?". Cancer Management and Research. 9: 351–362. doi:10.2147/CMAR.S119125. ISSN 1179-1322. PMC 5557121. PMID 28848362.
  143. Harkenrider MM, Block AM, Alektiar KM, Gaffney DK, Jones E, Klopp A, Viswanathan AN, Small W (January–February 2017). "American Brachytherapy Task Group Report: Adjuvant vaginal brachytherapy for early-stage endometrial cancer: A comprehensive review". Brachytherapy (به انگلیسی). 16 (1): 95–108. doi:10.1016/j.brachy.2016.04.005. PMC 5612425. PMID 27260082.
  144. ۱۴۴٫۰ ۱۴۴٫۱ Wilson M (2005). Microbial Inhabitants of Humans: Their Ecology and Role in Health and Disease. Cambridge University Press. p. 214. ISBN 978-0-521-84158-0. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 14, 2018.
  145. ۱۴۵٫۰ ۱۴۵٫۱ Long SS, Prober CG, Fischer M (2017). Principles and Practice of Pediatric Infectious Diseases E-Book. Elsevier Health Sciences. p. 362. ISBN 978-0-323-46132-0. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 9, 2018.
  146. ۱۴۶٫۰ ۱۴۶٫۱ ۱۴۶٫۲ ۱۴۶٫۳ Mack A, Olsen L, Choffnes ER (2014). Microbial Ecology in States of Health and Disease: Workshop Summary. National Academies Press. p. 252. ISBN 978-0-309-29065-4. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 9, 2018.
  147. Wilson CB, Nizet V, Maldonado Y, Remington JS, Klein JO (2014). Remington and Klein's Infectious Diseases of the Fetus and Newborn E-Book. Elsevier Health Sciences. p. 1053. ISBN 978-0-323-34096-0. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved January 14, 2018.
  148. ۱۴۸٫۰ ۱۴۸٫۱ Schafermeyer RW, Tenenbein M, Macias CG, Sharieff G, Yamamoto L (2014). Strange and Schafermeyer's Pediatric Emergency Medicine, Fourth Edition. McGraw Hill Professional. p. 567. ISBN 978-0-07-182924-3.
  149. Di Saia PH (2012). Clinical Gynecologic Oncology. Elsevier Health Sciences. p. 140. ISBN 978-0-323-07419-3. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  150. ۱۵۰٫۰ ۱۵۰٫۱ ۱۵۰٫۲ ۱۵۰٫۳ ۱۵۰٫۴ Ward S, Hisley S (2015). Maternal-Child Nursing Care Optimizing Outcomes for Mothers, Children, & Families. F. A. Davis Company. pp. 147–150. ISBN 978-0-8036-4490-8. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved August 13, 2017.
  151. ۱۵۱٫۰ ۱۵۱٫۱ Schuiling, Likis FE (2013). Women's Gynecologic Health. Jones & Bartlett Publishers. p. 305. ISBN 978-0-7637-5637-6. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 9, 2018.
  152. ۱۵۲٫۰ ۱۵۲٫۱ ۱۵۲٫۲ Jones RE, Davis KH (2013). Human Reproductive Biology. Academic Press. p. 127. ISBN 978-0-12-382185-0. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved August 13, 2017.
  153. Mulhall JP, Incrocci L, Goldstein I (2011). Cancer and sexual health. New York: Humana Press. p. 19. ISBN 978-1-60761-915-4. OCLC 728100149.
  154. Walters MD, Karram MM (2015). Urogynecology and reconstructive pelvic surgery (4th ed.). Philadelphia: Elsevier Saunders. pp. 60–82. ISBN 978-0-323-11377-9. OCLC 894111717.
  155. ۱۵۵٫۰ ۱۵۵٫۱ Smith BT (2014). Pharmacology for Nurses. Jones & Bartlett Publishers. p. 80. ISBN 978-1-4496-8940-7. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved January 11, 2018.
  156. Greenstein B, Greenstein A (2007). Concise Clinical Pharmacology. Pharmaceutical Press. p. 186. ISBN 978-0-85369-576-9. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved August 13, 2017.
  157. Moscou K, Snipe K (2014). Pharmacology for Pharmacy Technicians - E-Book. Elsevier Health Sciences. p. 573. ISBN 978-0-323-29265-8. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved January 11, 2018.
  158. Gladson B (2010). Pharmacology for Rehabilitation Professionals - E-Book. Elsevier Health Sciences. p. 212. ISBN 978-1-4377-0756-4. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 11, 2018.
  159. ۱۵۹٫۰ ۱۵۹٫۱ Lowdermilk DL, Perry SE, Cashion MC, Alden KR (2014). Maternity and Women's Health Care - E-Book. Elsevier Health Sciences. p. 133. ISBN 978-0-323-39019-4. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved January 13, 2018.
  160. ۱۶۰٫۰ ۱۶۰٫۱ ۱۶۰٫۲ ۱۶۰٫۳ ۱۶۰٫۴ ۱۶۰٫۵ Siemionow MZ, Eisenmann-Klein M (2010). Plastic and Reconstructive Surgery. Springer Science & Business Media. pp. 688–690. ISBN 978-1-84882-513-0. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved August 13, 2017.
  161. Gulanick M, Myers JL (2016). Nursing Care Plans - E-Book: Nursing Diagnosis and Intervention. Elsevier Health Sciences. p. 111. ISBN 978-0-323-42810-1. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved January 13, 2018.
  162. ۱۶۲٫۰ ۱۶۲٫۱ Ramaseshan AS, Felton J, Roque D, Rao G, Shipper AG, Sanses T (September 19, 2017). "Pelvic floor disorders in women with gynecologic malignancies: a systematic review". International Urogynecology Journal (به انگلیسی). 29 (4): 459–476. doi:10.1007/s00192-017-3467-4. ISSN 0937-3462. PMC 7329191. PMID 28929201.
  163. ۱۶۳٫۰ ۱۶۳٫۱ "Cystocele (Prolapsed Bladder) | NIDDK". National Institute of Diabetes and Digestive and Kidney Diseases (به انگلیسی). Archived from the original on June 17, 2018. Retrieved January 15, 2018.
  164. "Kegel Exercises | NIDDK". National Institute of Diabetes and Digestive and Kidney Diseases (به انگلیسی). Archived from the original on April 22, 2018. Retrieved January 15, 2018.
  165. Hagen S, Stark D (2011). "Conservative prevention and management of pelvic organ prolapse in women". Cochrane Database Syst Rev. 12 (12): CD003882. doi:10.1002/14651858.CD003882.pub4. PMID 22161382. Archived from the original on March 3, 2022. Retrieved December 3, 2019.
  166. Herbison GP, Dean N (July 8, 2013). "Weighted vaginal cones for urinary incontinence". The Cochrane Database of Systematic Reviews. 2013 (7): CD002114. doi:10.1002/14651858.CD002114.pub2. PMC 7086390. PMID 23836411.
  167. ۱۶۷٫۰ ۱۶۷٫۱ ۱۶۷٫۲ Durham R, Chapman L (2014). Maternal-newborn nursing: the critical components of nursing care (2nd ed.). Philadelphia. pp. 212–213. ISBN 978-0-8036-3704-7. OCLC 829937238.
  168. Kettle C (August 2010). "Absorbable suture materials for primary repair of episiotomy and second degree tears" (PDF). Journal of Evidence-Based Medicine (به انگلیسی). 3 (3): 185. doi:10.1111/j.1756-5391.2010.01093.x. ISSN 1756-5391. PMC 7263442. PMID 20556745. Archived from the original (PDF) on August 18, 2019. Retrieved December 3, 2019.
  169. ۱۶۹٫۰ ۱۶۹٫۱ ۱۶۹٫۲ Kettle C, Dowswell T, Ismail KM (2017). "Comparative analysis of continuous and interrupted suturing techniques for repair of episiotomy or second degree perineal tear". Cochrane Database of Systematic Reviews (به انگلیسی). 11 (11): CD000947. doi:10.1002/14651858.cd000947.pub3. PMC 7045987. PMID 23152204.
  170. ۱۷۰٫۰ ۱۷۰٫۱ Fernando R (January 2011). "Episiotomy or perineal tears: compared with catgut, synthetic sutures reduce risk of short-term pain and need for resuturing; rapidly absorbing sutures comparable to synthetic but reduce the need for suture removal". Evidence-Based Nursing (به انگلیسی). 14 (1): 17–18. doi:10.1136/ebn1110. ISSN 1367-6539. PMID 21163794.
  171. ۱۷۱٫۰ ۱۷۱٫۱ Venes D (2009). Taber's Cyclopedic Medical Dictionary. F.A. Davis. p. 2433. ISBN 978-0-8036-2977-6.
  172. American College of Obstetricians Gynecologists' Committee on Practice Bulletins—Obstetrics (July 2016). "Practice Bulletin No. 165: Prevention and Management of Obstetric Lacerations at Vaginal Delivery". Obstetrics and Gynecology. 128 (1): e1–e15. doi:10.1097/AOG.0000000000001523. PMID 27333357.
  173. "Episiotomy: MedlinePlus Medical Encyclopedia". Medlineplus.gov (به انگلیسی). Archived from the original on December 14, 2017. Retrieved December 13, 2017.
  174. Ellis H, Mahadevan V (2013). Clinical anatomy: applied anatomy for students and junior doctors (13th ed.). Chichester, West Sussex, UK: Wiley-Blackwell. pp. 148. ISBN 978-1-118-37377-4. OCLC 856017698.
  175. Verghese TS, Champaneria R, Kapoor DS, Latthe PM (October 2016). "Obstetric anal sphincter injuries after episiotomy: systematic review and meta-analysis". International Urogynecology Journal (به انگلیسی). 27 (10): 1459–1467. doi:10.1007/s00192-016-2956-1. ISSN 0937-3462. PMC 5035659. PMID 26894605.
  176. ۱۷۶٫۰ ۱۷۶٫۱ Holland JC, Breitbart WD, Jacobsen PB (2015). Psycho-oncology. Oxford University Press. p. 220. ISBN 978-0-19-936331-5. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved December 12, 2017.
  177. ۱۷۷٫۰ ۱۷۷٫۱ Goodman, MP (2016). Female Genital Plastic and Cosmetic Surgery. John Wiley & Sons. p. 287. ISBN 978-1-118-84848-7. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved January 4, 2018.
  178. ۱۷۸٫۰ ۱۷۸٫۱ ۱۷۸٫۲ ۱۷۸٫۳ ۱۷۸٫۴ ۱۷۸٫۵ Cardozo L, Staskin D (2017). Textbook of Female Urology and Urogynecology, Fourth Edition - Two-Volume Set. CRC Press. pp. 2962–2976. ISBN 978-1-4987-9661-3. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved January 4, 2018.
  179. Lloyd J, Crouch NS, Minto CL, Liao LM, Creighton SM (May 2005). "Female genital appearance: 'normality' unfolds". British Journal of Obstetrics and Gynaecology. 112 (5): 643–646. doi:10.1111/j.1471-0528.2004.00517.x. PMID 15842291.
  180. "Gender Confirmation Surgeries". American Society of Plastic Surgeons (به انگلیسی). Archived from the original on June 12, 2020. Retrieved January 4, 2018.
  181. Lawrence S Amesse (April 13, 2016). "Mullerian Duct Anomalies: Overview, Incidence and Prevalence, Embryology". Archived from the original on 2018-01-20. Retrieved January 31, 2018.
  182. "Vaginal Anomalies-Pediatrics-Merck Manuals Professional Edition". Archived from the original on January 29, 2019. Retrieved January 6, 2018.
  183. ۱۸۳٫۰ ۱۸۳٫۱ Pfeifer SM (2016). Congenital Müllerian Anomalies: Diagnosis and Management. Springer. pp. 43–45. ISBN 978-3-319-27231-3. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 31, 2018.
  184. Zhu L, Wong F, Lang J (2015). Atlas of Surgical Correction of Female Genital Malformation. Springer. p. 18. ISBN 978-94-017-7246-4. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved April 2, 2018.
  185. Coran AG, Caldamone A, Adzick NS, Krummel TM, Laberge JM, Shamberger R (2012). Pediatric Surgery. Elsevier Health Sciences. p. 1599. ISBN 978-0-323-09161-9. Archived from the original on May 15, 2015. Retrieved March 4, 2015.
  186. Nucci MR, Oliva E (2015). Gynecologic Pathology E-Book: A Volume in the Series: Foundations in Diagnostic Pathology. Elsevier Health Sciences. p. 77. ISBN 978-94-017-7246-4. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved April 2, 2018.
  187. ۱۸۷٫۰ ۱۸۷٫۱ ۱۸۷٫۲ Bodner-Adler B, Hanzal E, Pablik E, Koelbl H, Bodner K (February 22, 2017). "Management of vesicovaginal fistulas (VVFs) in women following benign gynaecologic surgery: A systematic review and meta-analysis". PLOS ONE. 12 (2): e0171554. Bibcode:2017PLoSO..1271554B. doi:10.1371/journal.pone.0171554. PMC 5321457. PMID 28225769.
  188. Köckerling F, Alam NN, Narang SK, Daniels IR, Smart NJ (2015). "Treatment of Fistula-In-Ano with Fistula Plug - a Review Under Special Consideration of the Technique". Frontiers in Surgery. 2: 55. doi:10.3389/fsurg.2015.00055. PMC 4607815. PMID 26528482.
  189. Priyadarshi V, Singh JP, Bera MK, Kundu AK, Pal DK (June 2016). "Genitourinary Fistula: An Indian Perspective". Journal of Obstetrics and Gynaecology of India. 66 (3): 180–4. doi:10.1007/s13224-015-0672-2. PMC 4870662. PMID 27298528.
  190. Raassen TJ, Ngongo CJ, Mahendeka MM (December 2014). "Iatrogenic genitourinary fistula: an 18-year retrospective review of 805 injuries". International Urogynecology Journal (به انگلیسی). 25 (12): 1699–706. doi:10.1007/s00192-014-2445-3. PMC 4234894. PMID 25062654.
  191. Maslekar S, Sagar PM, Harji D, Bruce C, Griffiths B (December 2012). "The challenge of pouch-vaginal fistulas: a systematic review". Techniques in Coloproctology. 16 (6): 405–14. doi:10.1007/s10151-012-0885-7. PMID 22956207.
  192. Fernández Fernández JÁ, Parodi Hueck L (September 2015). "Congenital recto-vaginal fistula associated with a normal anus (type H fistula) and rectal atresia in a patient. Report of a case and a brief review of the literature". Investigacion Clinica. 56 (3): 301–7. PMID 26710545.
  193. Tenggardjaja CF, Goldman HB (June 2013). "Advances in minimally invasive repair of vesicovaginal fistulas". Current Urology Reports (به انگلیسی). 14 (3): 253–61. doi:10.1007/s11934-013-0316-y. PMID 23475747.
  194. Cronin B, Sung V, Matteson K (April 2012). "Vaginal cuff dehiscence: Risk factors and management". American Journal of Obstetrics and Gynecology. 206 (4): 284–288. doi:10.1016/j.ajog.2011.08.026. ISSN 0002-9378. PMC 3319233. PMID 21974989.
  195. ۱۹۵٫۰ ۱۹۵٫۱ ۱۹۵٫۲ ۱۹۵٫۳ Lallar M, Nandal R, Sharma D, Shastri S (January 20, 2015). "Large posterior vaginal cyst in pregnancy". BMJ Case Reports. 2015: bcr2014208874. doi:10.1136/bcr-2014-208874. ISSN 1757-790X. PMC 4307045. PMID 25604504.
  196. "Vaginal cysts: MedlinePlus Medical Encyclopedia". medlineplus.gov (به انگلیسی). Archived from the original on November 2, 2020. Retrieved February 17, 2018.
  197. Elsayes KM, Narra VR, Dillman JR, Velcheti V, Hameed O, Tongdee R, Menias CO (October 2007). "Vaginal masses: magnetic resonance imaging features with pathologic correlation". Acta Radiologica. 48 (8): 921–933. doi:10.1080/02841850701552926. ISSN 1600-0455. PMID 17924224.
  198. Ostrzenski A (2002). Gynecology: Integrating Conventional, Complementary, and Natural Alternative Therapy (به انگلیسی). Lippincott Williams & Wilkins. ISBN 978-0-7817-2761-7. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved October 19, 2020.
  199. Hoogendam JP, Smink M (April 6, 2017). "Gartner's Duct Cyst". New England Journal of Medicine. 376 (14): e27. doi:10.1056/NEJMicm1609983. PMID 28379795.
  200. Nucci MR, Oliva E (January 1, 2009). Gynecologic Pathology (به انگلیسی). Elsevier Health Sciences. p. 96. ISBN 978-0-443-06920-8. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved October 19, 2020.
  201. Robboy SJ (2009). Robboy's Pathology of the Female Reproductive Tract. Elsevier Health Sciences. p. 117. ISBN 978-0-443-07477-6. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved March 8, 2018.
  202. Marx J, Walls R, Hockberger R (2013). Rosen's Emergency Medicine - Concepts and Clinical Practice. Elsevier Health Sciences. p. 1314. ISBN 978-1-4557-4987-4. Archived from the original on May 15, 2015. Retrieved February 24, 2015.
  203. ۲۰۳٫۰ ۲۰۳٫۱ ۲۰۳٫۲ Cash JC, Glass CA (2017). Sternberg's Diagnostic Surgical Pathology, Volume 1. Springer Publishing Company. p. 425. ISBN 978-0-8261-5351-7. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved February 15, 2018.
  204. Sternberg SS, Mills SE, Carter D (2004). Sternberg's Diagnostic Surgical Pathology, Volume 1. Lippincott Williams & Wilkins. p. 2335. ISBN 978-0-7817-4051-7. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved February 15, 2018.
  205. Stone L (2002). New Directions in Anthropological Kinship. Rowman & Littlefield. p. 164. ISBN 978-0-585-38424-5. Archived from the original on April 26, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  206. ۲۰۶٫۰ ۲۰۶٫۱ Hutcherson H (2003). What Your Mother Never Told You about Sex. Penguin. p. 8. ISBN 978-0-399-52853-8. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  207. LaFont S (2003). Constructing Sexualities: Readings in Sexuality, Gender, and Culture. Prentice Hall. p. 145. ISBN 978-0-13-009661-6. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved August 20, 2020.
  208. Buss DM, Meston CM (2009). Why Women Have Sex: Understanding Sexual Motivations from Adventure to Revenge (and Everything in Between). Macmillan. p. 33. ISBN 978-1-4299-5522-5. Archived from the original on April 26, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  209. ۲۰۹٫۰ ۲۰۹٫۱ Blackledge C (2003). The Story of V: A Natural History of Female Sexuality. Rutgers University Press. pp. 4–5. ISBN 978-0-8135-3455-8.
  210. Rosenthal MS (2003). Gynecological Health: a Comprehensive Sourcebook for Canadian Women. Viking Canada. p. 10. ISBN 978-0-670-04358-3. The urine flows from the bladder through the urethra to the outside. Little girls often make the common mistake of thinking that they're urinating out of their vaginas. A woman's urethra is two inches long, while a man's is ten inches long.
  211. ۲۱۱٫۰ ۲۱۱٫۱ Hickling M (2005). The New Speaking of Sex: What Your Children Need to Know and When They Need to Know It. Wood Lake Publishing. p. 149. ISBN 978-1-896836-70-6. Archived from the original on April 29, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  212. Rankin L (2011). Sex, Orgasm, and Coochies: A Gynecologist Answers Your Most Embarrassing Questions. Macmillan. p. 22. ISBN 978-1-4299-5522-5. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  213. Linn D (2009). Secret Language of Signs. Random House Publishing Group. p. 276. ISBN 978-0-307-55955-5. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  214. Laqueur TW (1992). Making Sex: Body and Gender from the Greeks to Freud. Harvard University Press. p. 236. ISBN 978-0-674-54355-3. Archived from the original on May 7, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  215. Zastrow C (2007). Introduction to Social Work and Social Welfare: Empowering People. Cengage Learning. p. 228. ISBN 978-0-495-09510-1. Archived from the original on October 23, 2020. Retrieved October 27, 2015.
  216. Irvine JM (2005). Disorders of Desire: Sexuality and Gender in Modern American Sexology. Temple University Press. pp. 37–38. ISBN 978-1-59213-151-8. Archived from the original on April 29, 2016. Retrieved August 20, 2020.
  217. Gould SJ (2002). The Structure of Evolutionary Theory. Harvard University Press. pp. 1262–1263. ISBN 978-0-674-00613-3. Archived from the original on May 27, 2016. Retrieved August 20, 2020.
  218. Wignaraja P, Hussain A (1989). The Challenge in South Asia: Development, Democracy and Regional Cooperation. United Nations University Press. p. 309. ISBN 978-0-8039-9603-8. Archived from the original on May 7, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  219. Lochtefeld, James G. (2001). The Illustrated Encyclopedia of Hinduism, Volume 2. The Rosen Publishing Group. p. 784. ISBN 978-0-8239-3180-4. Archived from the original on June 2, 2019. Retrieved September 13, 2021.
  220. Angier N (1999). Woman: An Intimate Geography. Houghton Mifflin Harcourt. p. 92. ISBN 978-0-395-69130-4.
  221. ۲۲۱٫۰ ۲۲۱٫۱ Maines RP (1998). The Technology of Orgasm: "Hysteria", the Vibrator, and Women's Sexual Satisfaction. Baltimore: The Johns Hopkins University Press. pp. 1–188. ISBN 978-0-8018-6646-3. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved December 12, 2017.
  222. ۲۲۲٫۰ ۲۲۲٫۱ Hughes G (2015). An Encyclopedia of Swearing: The Social History of Oaths, Profanity, Foul Language, and Ethnic Slurs in the English-speaking World. Routledge. p. 112. ISBN 978-1-317-47678-8. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved December 12, 2017.
  223. "cunt". Compact Oxford English Dictionary of Current English (3rd (revised) ed.). Oxford: Oxford University Press. 2008.
  224. "Definition of CUNT". Dictionary – Merriam-Webster online. Merriam-Webster. Archived from the original on October 22, 2012. Retrieved June 9, 2014.
  225. "cunt". Merriam-Webster's Learner's Dictionary. Merriam-Webster. Archived from the original on March 23, 2013. Retrieved September 13, 2013.
  226. Johnston H, Klandermans B (1995). Social Movements and Culture. Routledge. p. 174. ISBN 978-1-85728-500-0.
  227. "Twat". Dictionary.com. 2015. Archived from the original on January 23, 2017. Retrieved June 16, 2015. This source aggregates material from paper dictionaries, including Random House Dictionary, Collins English Dictionary, and Harper's Online Etymology Dictionary.
  228. "Definition of twat in English". Oxford Dictionaries. Oxford University Press. British and World English lexicon. Archived from the original on June 4, 2015. Retrieved June 16, 2015.
  229. "pussy, n. and adj.2". Oxford English Dictionary (3rd ed.). Oxford: Oxford University Press. 2007.
  230. James D (Winter 1998). "Gender-linked derogatory terms and their use by women and men". American Speech. 73 (4): 399–420. doi:10.2307/455584. JSTOR 455584.
  231. ۲۳۱٫۰ ۲۳۱٫۱ Randolph V, Legman G (1992). Unprintable Ozark Folksongs and Folklore: Blow the candle out. University of Arkansas Press. pp. 819–820. ISBN 978-1-55728-237-8. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved August 20, 2020.
  232. Zizek S (2004). Organs without bodies: Deleuze and consequences. Routledge. p. 173. ISBN 978-0-415-96921-5. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved August 20, 2020.
  233. Rankin L (2010). What's Up Down There?: Questions You'd Only Ask Your Gynecologist If She Was Your Best Friend. St. Martin's Press. p. 59. ISBN 978-0-312-64436-9. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved August 20, 2020.
  234. "Life & Work". nikidesaintphalle.org. 2017. Archived from the original on November 4, 2016. Retrieved November 8, 2014.
  235. Ensler E (2001). The Vagina Monologues: The V-Day Edition. Random House LLC. ISBN 978-0-375-50658-1. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved August 20, 2020.
  236. Coleman C (2006). Coming to Read "The Vagina Monologues": A Biomythographical Unravelling of the Narrative. University of New Brunswick. ISBN 978-0-494-46655-1.
  237. Knox D, Schacht C (2007). Choices in Relationships: Introduction to Marriage and the Family. Cengage Learning. pp. 60–61. ISBN 978-0-495-09185-1. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 4, 2018.
  238. ۲۳۸٫۰ ۲۳۸٫۱ ۲۳۸٫۲ Banyard K (2010). The Equality Illusion: The Truth about Women and Men Today. Faber & Faber. p. 41. ISBN 978-0-571-25866-6.
  239. ۲۳۹٫۰ ۲۳۹٫۱ ۲۳۹٫۲ Crooks R, Baur K (2010). Our Sexuality. Cengage Learning. pp. 55–56. ISBN 978-0-495-81294-4. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  240. ۲۴۰٫۰ ۲۴۰٫۱ ۲۴۰٫۲ ۲۴۰٫۳ ۲۴۰٫۴ ۲۴۰٫۵ ۲۴۰٫۶ ۲۴۰٫۷ "Female genital mutilation". Media centre. World Health Organization. Archived from the original on July 2, 2011. Retrieved August 22, 2012.
  241. ۲۴۱٫۰ ۲۴۱٫۱ ۲۴۱٫۲ ۲۴۱٫۳ ۲۴۱٫۴ Momoh C (2005). "Female Genital Mutation". In Momoh C (ed.). Female Genital Mutilation. Radcliffe Publishing. pp. 5–12. ISBN 978-1-85775-693-7. Archived from the original on June 13, 2013. Retrieved October 27, 2015.
  242. Hugh Tyndale-Biscoe; Marilyn Renfree (January 30, 1987). Reproductive Physiology of Marsupials. Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-33792-2. Archived from the original on February 15, 2017. Retrieved August 18, 2018.
  243. Szykman M, Van Horn RC, Engh AL, Boydston EE, Holekamp KE (2007). "Courtship and mating in free-living spotted hyenas" (PDF). Behaviour. 144 (7): 815–846. CiteSeerX 10.1.1.630.5755. doi:10.1163/156853907781476418. Archived from the original (PDF) on November 30, 2012. Retrieved April 24, 2014.
  244. Bekoff M, Diamond J (May 1976). "Precopulatory and Copulatory Behavior in Coyotes". Journal of Mammalogy. 57 (2): 372–375. doi:10.2307/1379696. JSTOR 1379696.
  245. Iannaccone P (1997). Biological Aspects of Disease. CRC Press. pp. 315–316. ISBN 978-3-7186-0613-9. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  246. ۲۴۶٫۰ ۲۴۶٫۱ Fishbeck DW, Sebastiani A (2012). Comparative Anatomy: Manual of Vertebrate Dissection. Morton Publishing Company. pp. 66–68. ISBN 978-1-61731-004-1. Archived from the original on April 24, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  247. Chapman RF, Simpson SJ, Douglas AE (2013). The Insects: Structure and Function. Cambridge University Press. pp. 314–316. ISBN 978-0-521-11389-2. Archived from the original on May 6, 2016. Retrieved October 27, 2015.
  248. "What Is a Bird's Cloaca?". The Spruce. Archived from the original on January 13, 2018. Retrieved January 13, 2018.
  249. Brennan, P. L. R. , Clark, C. J. & Prum, R. O. Explosive eversion and functional morphology of the duck penis supports sexual conflict in waterfowl genitalia. Proceedings: Biological Sciences 277, 1309–14 (2010).
  250. ۲۵۰٫۰ ۲۵۰٫۱ ۲۵۰٫۲ "Where's All The Animal Vagina Research?". National Geographic Society. May 6, 2014. Archived from the original on July 7, 2018. Retrieved June 6, 2018.
  251. "Female genitalia shunned by researchers". ABC Online. May 7, 2014. Archived from the original on January 11, 2019. Retrieved June 6, 2018.
  252. ۲۵۲٫۰ ۲۵۲٫۱ ۲۵۲٫۲ ۲۵۲٫۳ Sarmento B (2015). Vitro Culture Models. Woodhead Publishing. p. 296. ISBN 978-0-08-100114-1. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved January 14, 2018.
  253. Burton FD (1995). The Multimedia Guide to the Non-human Primates: Print Version. Prentice Hall Canada. p. 290. ISBN 978-0-13-209727-7. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved June 5, 2018.
  254. Martin R (2013). How We Do It: The Evolution and Future of Human Reproduction. Basic Books. p. 27. ISBN 978-0-465-03015-6. Archived from the original on July 3, 2019. Retrieved June 5, 2018.
  255. Kumar B, Gupta S (2014). Sexually Transmitted Infections - E-book. Elsevier Health Sciences. p. 1286. ISBN 978-81-312-2978-1. Archived from the original on July 4, 2019. Retrieved January 14, 2018.

پیوند به بیرون