پرش به محتوا

ارمایل

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ارمایل
اطلاعات کلی
نامارمایل
لقبپارسا
نژادکیان
تبارجمشید
ملیتایران
سایر اطلاعات
شناخته شدهایثار و ابتکار
خانواده
دوستگرمایل

ارمایل، در شاهنامه نام گران مایه‌ای پارساست که صفت پاکدین دارد. او به همراهی گرمایل (کَرمایل) پیش بین، برای رهانیدن نیمی از جوانانی که قربانی ماران ضحاک می‌شدند، به خوالیگری (آشپزی) شاه تازی درآمدند و با استفاده از مغز گوسفندان هر شب یکی از دو جوان را نجات داده و چون شمارشان به دویست می‌رسید، آنان را همراه چند میش و بره راهی صحرا می‌نمودند.همچنین یک نفر در سرپلذهاب با این نام وجود دارد

ارمایل در شاهنامه

[ویرایش]

به گزارش شاهنامه، کردان، از نسل همان جوانانی هستند که با یاری ارمایل و گرمایل از ضحاک گریختند.[۱] فردوسی در بیتی از شاهنامه، از ارمایل و گرمایل چنین یاد می‌کند:

چنان بد که هر شب دو مرد جوانچه کهتر چه از تخمهٔ پهلوان
خورشگر ببردی به ایوان شاههمی ساختی راه درمان شاه
بکُشتی و مغزش بپرداختیمر آن اژدها را خورش ساختی
دو پاکیزه از گوهر پادشاهدو مرد گرانمایه و پارسا
یکی نام ارمایل پاکدیندگر نام، گرمایل پیش بین

هر پگاه هنگامی که نگهبانان دو جوان ایرانی به سلاخ می‌سپردند تا سلاخی شده مغز آنان خورشت اژدها گردد، ارمایل و گرمایل در خفا یکی را کشته و به‌جای دومی گوسفند جایگزین می‌کردند. بدین ترتیب به نجات نسل ایرانی برآمده و ایثار می‌نمودند، چون اگر از اسرار و مأموریت ضحاک آگاهی می‌یافت جانشان در خطر می‌افتاد. شاهنامه قربانیان هر روز را از نژاد کـُرد برمی‌شمارد و بدین منوال یکی از شناخته شده‌ترین قوم ایران کـُردها هستند.

چو گرد آمدی از ایشان دویستبر آنسان که نشناختندی که کیست
خورشگر بدیشان بزی چند و میشسپردی و صحرا نادند پیش
کنون کـُرد از آن تخمه دارد نژادکه ز آباد ناید به دل برش یاد[۲]

پانویس

[ویرایش]
  1. پارسی نگاشتهٔ شاهنامهٔ فردوسی، صفحات: ۶۲۲
  2. شاهنامه. جلد اول. ضحاک، ص ۱۱، ۱۲

منابع

[ویرایش]
  • حسین، الهی قمشه‌ای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.
  • پارسی نگاشتهٔ شاهنامه، نگارش: فرانک دوانلو، انتشارات آهنگ قلم، چاپ سوم، ۱۳۸۷ (با تغییرات اندک)