هور
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پارسی باستان
آوایش
[ویرایش]- /هور/
اسم
[ویرایش]هور
- نژادی قدیم و سفیدپوست، هوریان.
- برین گونه تا تیره شد جای هور ..... همی بود بر دشت هر گونه شور (شاهنامه).
- وئور: مصدر فعل زدن، بزن.
زبان دیگر
[ویرایش]- عربی
اسم
[ویرایش]واژههای مشتق شده
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- تاریخ ماد، ص ۳۴۵